جستجو در مقالات منتشر شده


۳۰ نتیجه برای آذرنیوند

محرم اشرف زاده، سیدحمزه حسینی کهنوج، حسین آذرنیوند،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف مطالعه­ ارزش رجحانی برخی گونه­های گیاهی برای بز نژاد ممسنی در مراتع شهرستان بوانات در شمال استان فارس انجام شد. ارزش رجحانی گونه­های گیاهی منطقه برای سه کلاس سنی دام (یکساله، سه­ساله و پنج­ساله ماده) بوسیله­ روش زمان­سنجی اندازه­گیری شد. برای بررسی اثر سن دام، گونه گیاهی و اثر متقابل آنها بر روی ارزش رجحانی  گونه­ها، از آزمون تجزیه واریانس دوطرفه استفاده شد، به‌طوری‌که سن دام و گونه گیاهی به‌عنوان عامل مستقل و ارزش رجحانی به‌عنوان عامل وابسته به مدل وارد شدند. نتایج نشان داد که سن دام، گونه گیاهی و اثر متقابل آنها تأثیر معنی­داری بر ارزش رجحانی گونه­های گیاهی داشتند. گونه­های Prangos ferulaceae و Poa pratensis دارای بیشترین ارزش رجحانی و خوشخوراکی (کلاس I) برای  دام­های جوان بودند. برای دام­های بزرگسال گونه­های Gundelia tournefortii، Acer cinerascens، Poa pratensis و Prangos ferulaceae بالاترین کلاس خوشخوراکی (I و II) را داشتند. ضمن اینکه گونه­های Prangos ferulaceae، Acer cinerascens، Poa pratensis و Artemisia aucheri ارزش رجحانی مناسبی برای هر سه گروه دام داشتند. به‌طور کلی نتایج بیانگر وضعیت نامناسب ترکیب پوشش گیاهی مراتع این منطقه در فصل پاییز است و گونه­هایی از قبیل کیکم (Ac-cinerascens)، درمنه کوهی (Ar-aucheri) و باقیمانده­های گیاه جاشیر (Pr- ferulaceae) به‌صورت لاشبرگ می­تواند نقش کلیدی در تأمین نیازهای غذایی دام این منطقه داشته باشد.  


دکتر محمدعلی زارع چاهوکی، مهندس محبوبه عباسی، دکتر حسین آذرنیوند،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

در این تحقیق قابلیت مدل شبکه عصبی در پیش­بینی پراکنش مکانی گونه­های گیاهی ارزیابی شده است. با توجه به هدف، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی شامل اقلیم، خاک، پستی و بلندی و زمین­شناسی جمع­آوری شد. برای نمونه­برداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی، ۳ ترانسکت۱۵۰ متری مستقر و در هر ترانسکت ۱۵ پلات با فواصل ۱۰ متر (به روش تصادفی-سیستماتیک) مستقر شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نقشه عوامل محیطی از روش­های زمین­آمار و برای ارائه نقشه پیش­بینی رویشگاه گونه­های مورد بررسی از شبکه عصبی مصنوعی (MLP) استفاده شد. با توجه به نتایج ارزیابی مدل­ها با ضریب کاپا، مدل شبکه عصبی موقعیت رویشگاه دو گونه  Agropyron intermediumرا در سطح عالی (۹۵/۰=k)، رویشگاه دو گونه Thymus kotschyanus و Astragalus gossypinus را در سطح بسیار خوب (۸۳/۰و۸۴/۰=k) و رویشگاه گونه  Stipa barbata را در سطح خوب (۷۰/۰=k) پیش­بینی کرده است، بنابراین، مدل شبکه عصبی قابلیت بالایی در پیش­بینی پراکنش مکانی گونه­های مورد بررسی داشته است. همچنین بر اساس نتایج آزمون شبکه، صحت مدل برای هر چهار رویشگاه بیشتر از ۹۵ درصد بوده است، این نشان می­دهد که پارامترهای اقلیمی و خاکی بکار رفته در تشکیل مدل نهایی در این تحقیق، توانایی لازم در پیش­بینی توزیع بالقوه گونه­های مورد بررسی را داشتند.


مهندس ملیکا هاشمی، دکتر حسین آذرنیوند، دکتر محمد حسن عصاره، دکتر علی اشرف جعفری، دکتر علی طویلی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

  برای شناسایی شاخص­های مقاومت به تنش در Agropyron podperae آزمایشی با چهار سطح مختلف پتانسیل­های اسمزی حاصل از PEG ۶۰۰۰ شامل صفر، ۳-، ۶- و ۹- بار به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در محیط هیدروپونیک انجام شد. از ژنوتیپ­های تهران (۶۳)، شیراز (۵-۷) و لرستان (۴-۱۱) در این مطالعه استفاده گردید. در این آزمایش، طول ریشه­چه، طول ساقه­چه، طول گیاهچه، نسبت طول ریشه­چه به طول ساقه­چه، وزن خشک گیاهچه، وزن تر گیاهچه، نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه، درصد جوانه­زنی، سرعت جوانه­زنی و شاخص بنیه بذر اندازگیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی، فاکتورهای نسبت ریشه­چه به ساقه­چه، وزن خشک گیاهچه و نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه افزایش و سایر صفات به­طور قابل توجهی کاهش یافتند. این کاهش در تمامی صفات مورد ارزیابی در تغییر پتانسیل از ۶- به ۹- بار حداکثر بود. به­طور کلی در میان ارقام مورد آزمایش، ژنوتیپ لرستان (۴-۱۱) در پتانسیل­های مورد مطالعه جوانه­زنی مناسبی را نشان داد و از این نظر بر سایر ژنوتیپ­ها برتری معنی­داری داشت. از پارامترهای مورد ارزیابی، طول گیاهچه و شاخص بنیه بذر بیشترین واکنش را به تغییر پتانسیل آب نشان دادند.


مهندس محمود حمیدیان، دکتر حسین ارزانی، دکتر حسین آذرنیوند، دکتر محمدعلی زارع چاهوکی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

  پژوهش حاضر به­منظور بررسی مقدار شش عنصر پرمصرف کلسیم، منیزیم، فسفر، کلر، سدیم و پتاسیم در هشت گونه مرتعی پهن­برگ علفی Sanguisorba minor ، Trifolium montanum ، Medicago sativa ، Ferula ovina ، Melilotus officinalis ، Stachys inflate ، Lotus goeblia ، Prangus uloptera مورد استفاده گوسفند در مراتع طالقان در مراحل رویشی، گلدهی و بذردهی انجام شد. مقدار عناصر اندازه­گیری شده در گونه­های گیاهی با استفاده از آزمون t با یک مقدار ثابت با سطح نیاز میش و قوچ نژاد فشندی مقایسه شد. مقدار فسفر ( ۸۸/۳ تا ۳۵/۱۲ گرم بر کیلوگرم)، کلسیم ( ۰۵/۴ تا ۸۸/۱۲ گرم بر کیلوگرم) ، پتاسیم ( ۱۲/۱۲ تا ۹/۲۹ گرم بر کیلوگرم ) و کلر ( ۰۹/۴ تا ۸۷/۱۰ گرم بر کیلوگرم ) به­دست آمده از گونه­های گیاهی در هر سه مرحله فنولوژیک بیشتر از سطح نیاز میش و قوچ نژاد فشندی بود. مقدار منیزیم ( ۵۴/۰ تا ۱۲/۲ گرم بر کیلوگرم ) اکثر گونه‌ها برای میش و قوچ دچار کمبود بود. همچنین مقدار سدیم ( ۱۶/۰ تا ۴۱/۰ گرم بر کیلوگرم) به­دست آمده از همه گونه­ها در هر سه مرحله فنولوژیک کمتر از سطح نیاز میش و قوچ نژاد فشندی بود. بنابراین با توجه به نقش حیاتی این دو عنصر در اعمال حیاتی حیوانات، پیشنهاد می­شود برای جبران کمبود این عناصر از مکمل‌های غذایی (برای جبران کمبود سدیم از نمک و برای منیزیم از اکسید منیزیم) استفاده شود.

 


دکتر حسن یگانه، دکتر حسین آذرنیوند، دکتر ایرج صالح، دکتر حسین ارزانی، دکتر حمید امیرنژاد،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف از این مطالعه برآورد ارزش اقتصادی کارکرد تنظیم گازها در اکوسیستم مرتعی حوزه آبخیز تهم بود. در این تحقیق از روش اندازه‌گیری‌های تجربی و فرمول فتوسنتز به­ترتیب برای محاسبه جذب و ذخیره کربن و عرضه اکسیژن استفاده شد. در این تحقیق برای ضریب تبدیل و میزان کربن آلی گیاه از روش سوزاندن (احتراق) در کوره‌های الکتریکی استفاده شد. همچنین برای ارزش­گذاری کارکرد ترسیب کربن از سیاست مالیات بر کربن و مخارج انتشار کربن به­عنوان ارزش سایه­ای کربن استفاده شد و ارزش کارکرد عرضه اکسیژن نیز با استفاده از روش هزینه جایگزین محاسبه شد. نتایج نشان داد، به­طور متوسط در هر هکتار از اکوسیستم‌های مرتعی نیمه­استپی حوزه آبخیز تهم، سالانه ۹/۱ تن دی‌اکسید کربن (۵۴/۰ تن کربن در هکتار) جذب و به­طور متوسط سالانه ۵/۱ تن اکسیژن تولید می‌شود. ارزش سایه­ای جذب کربن توسط تیپ‌های مرتعی حوزه تهم برابر با ۴/۲۳۲۵ میلیون ریال در سال و ارزش اقتصادی تولید اکسیژن نیز برابر با ۴/۱۰۷۷۷ میلیون ریال در سال، برآورد شد. به‌طور‌کلی اکوسیستم‌های مرتعی حوزه آبخیز تهم سالانه ارزشی معادل ۸/۱۳۱۰۲ میلیون ریال (۹۵۰ هزار ریال در هکتار) از لحاظ کارکرد تنظیم گازها دارند. بایستی در متون علمی مرتع‌داری و منابع طبیعی، ترسیب کربن و تولید اکسیژن به­عنوان یکی از تولیدات مراتع در کنار استفاده‌های شناخته شده‌ای مانند تولید علوفه، گیاهان دارویی، محصولات فرعی، چرای دام و حیات وحش، تنوع زیستی و استفاده‌های تفرجگاهی قرار داده شود.


مهندس حبیب یزدانشناس، دکتر محمد جعفری، دکتر حسین آذرنیوند، دکتر حسین ارزانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

این مطالعه به‌منظور بررسی توان بوم­شناختی تولید و تعیین مناسب‌ترین فواصل زمانی برداشت صمغ کتیرا در گون­ سفید بر اساس ویژگی­های خاک در منطقه تیران و کرون (غرب اصفهان) انجام شد. تمام منطقه مطالعاتی دارای توپوگرافی یکسان و دارای ۳ تیپ گیاهی Scariolia orientalis-Astragalus gossypinus­،  Hordeum fragile-Astragalus gossypinus و Cousinia bachtiarica-Astragalus gossypinusاست. بدین­ترتیب در هر تیپ گیاهی چهار ترانسکت۲۰۰ متری با فاصله۱۰۰ متر از همدیگر و اریب نسبت به شیب عمومی و جانبی منطقه قرار داده شد. صمغ گون­های موجود در امتداد ترانسکت­ها بهره­برداری و مقدار صمغ هر پایه گون با توجه به سن تقریبی و مرتبه برداشت (سال) ثبت گردید. همچنین از ابتدا و انتهای هر ترانسکت از دو عمق مختلف خاک، نمونه­گیری انجام و مهم‌ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اندازه­گیری شد. سپس مقدار صمغ تولیدی پایه­های گون­ با استفاده از نرم‌افزار StatPlus (۲۰۰۹) و اطلاعات مربوط به خاک سه تیپ گیاهی نیز با استفاده از نرم­افزار SPSS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی صمغ نشان داد که پتانسیل تولید صمغ در پایه­های گون در تیپ گیاهی Sc. or- As. go بیش از دو تیپ دیگر است. این پایه­ها پس از دو سال استراحت می­توانند مورد بهره‌برداری قرار گیرند که عامل­های عمق، ماده آلی، هدایت الکتریکی و پتاسیم خاک در این تیپ بالاترین مقادیر را داشت. اما پایه­های موجود در تیپ گیاهی Ho. fr- As. go و Co.ba- As.go برای تولید صمغ و بازسازی گیاه به سه سال زمان لازم دارند، به همین ترتیب میزان آهک و گچ در این دو تیپ گیاهی بالاترین مقادیر را نشان داد.


دکتر حسین پیری صحراگرد، دکتر محمدعلی زارع چاهوکی، دکتر حسین آذرنیوند،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

این پژوهش با هدف ارزیابی توانایی روش رگرسیون لوجستیک در مشخص­کردن شرایط محیطی مؤثر در حضور گونه­های گیاهی و شناسایی مناطق مناسب برای استقرار این گونه­ها انجام شد. بعد از مشخص­­کردن واحدهای همگن بوم­شناختی در هر رویشگاه، با استفاده از نقشه‌های شیب، جهت، ارتفاع و زمین­شناسی با مقیاس ۱:۲۵۰۰۰، نمونه­برداری از پوشش گیاهی به­روش تصادفی - سیستماتیک از طریق پلات‌گذاری در امتداد ۴ ترانسکت ۲۰۰ و۱۰۰۰ متری به صورت عمود بر هم انجام شد. سطح پلات‌ها با توجه به نوع گونه‌های موجود، به­روش سطح حداقل بین ۲ تا ۲۵ متر­مربع و تعداد آن­ها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و روش آماری ۶۰ پلات تعیین شد. برای نمونه­برداری از خاک نیز در هر رویشگاه، هشت پروفیل حفر و از دو عمق ۳۰-۰ و۸۰-۳۰ سانتی­متری نمونه گرفته شد. نقشه­های پیش­بینی رویشگاه گونه­های گیاهی با استفاده از مدل­های پیش­بینی حاصل و عوامل موجود در آن­ها تهیه شد. بعد از تعیین آستانه بهینه حضور، میزان تطابق نقشه­های طبقه­بندی­شده با نقشه­های واقعی پوشش، با استفاده از ضریب کاپا و آماره واقعی عملکرد اندازه­گیری شد. بر اساس مدل­های حاصل، نوع سازند زمین‌شناسی، درصد سنگریزه، بافت خاک، اسیدیته و آهک بیشترین نقش را در پراکنش جوامع گیاهی مورد مطالعه دارند. بر اساس نتایج حاصل، میزان تطابق نقشه­های پیش­بینی حاصل از مدل‌ها با نقشه واقعی برای رویشگاه­Amygdalus scoparia ، عالی؛ برای رویشگاه­های Scariola orientalis-Stipa barbata  وPteropyrum olivieri- Stipa barbata ، خوب و برای رویشگاه Artemisia aucheri–Astragalus glaucacanthus، متوسط ارزیابی شد. بر اساس این نتایچ، روش گرسیون لوجستیک برای رویشگاه گونه­ Amygdalus scoparia که دارای شرایط رویشگاهی منحصر به فردی است، مدل پیش­بینی با دقّت بالاتری را ارائه داد. برای سایر رویشگاه­های مورد بررسی، به­دلیل دامنه بوم­شناختی گسترده آنها، دقّت مدل‌های پیش‌بینی به­دست آمده پایین­تر بود.


دکتر محمدعلی زارع چاهوکی، مهندس محبوبه عباسی، دکتر حسین آذرنیوند،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

این تحقیق با هدف ارزیابی قابلیت مدل رگرسیون لجستیک در تهیه نقشه پراکنش مکانی گونه­های گیاهی انجام شده است. به­منظور مدل­سازی، اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی از قبیل توپوگرافی و خاک جمع­آوری شد. جهت تهیه اطلاعات پوشش گیاهی از نمونه­برداری میدانی به­صورت تصادفی سیستماتیک استفاده شد؛ بدین صورت که در هر واحد نمونه­برداری ۳ ترانسکت ۱۵۰ متری قرار داده شد. در طول هر ترانسکت ۱۵ پلات مستقر شد و در هر پلات نوع گونه­های موجود و درصد پوشش آن­ها تعیین شدند. همچنین در هر ترانسکت در دو پلات از پلات‌های نمونه­برداری به­طوری که سیمای همگنی از منطقه حاصل شود نمونه خاک برداشت شد. برای ارائه نقشه پیش­بینی پوشش گیاهی با روش رگرسیون لجستیک لازم است نقشه عوامل موجود در مدل­ها تهیه شود. برای تهیه نقشه خصوصیات خاک از روش­های زمین­آمار و برای تهیه نقشه متغیرهای توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع منطقه استفاده شد. سپس با تلفیق نقشه­های عوامل تأثیرگذار بر توزیع گونه­های مورد بررسی و روابط رگرسیون لجستیک در سیستم GIS نقشه­های پیش­بینی پراکنش گونه­ها حاصل شد. برای تعیین میزان توافق مدل­های پیش­بینی با واقعیت زمینی نیز از شاخص کاپا (k) استفاده گردید. نتایج حاصل از این ارزیابی برای رویشگاه گونه Agropyron intermedium ضریب کاپای ۸۳/۰ را نشان داد که در سطح بسیار خوب به­شمار می­رود و نیز در مورد رویشگاه دو گونه Stipa barbata و Astragalus gossypinus نیز به­ترتیب با مقادیر کاپای ۷۹/۰ و ۸۰/۰ و در مورد رویشگاه گونه Thymus kotschyanus مقدار ۶۸/۰ برآورد شده است. در مجموع کاربرد مدل رگرسیون لجستیک در رویشگاه چهار گونه نتایج خوبی را نشان داد و در مورد رویشگاه گونه Agropyron intermediume نتایج بهتری را نشان داد و دلیل آن را نیز می‌توان به شرایط منحصر به فرد رویشگاه گونه مذکور دانست. نتایج این مطالعه در مسائل حفاظتی و مدیریتی مربوط به اصلاح مراتع کاربرد دارد.


حمیدرضا سعیدی گراغانی، حسین آذرنیوند، حسین ارزانی، حامد رفیعی، حسن مهرابی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

عشایر به‌دلیل آنکه در پرورش دام از مکمل­های غذایی طبیعی استفاده کرده و از هورمون­ها و مواد شیمیایی مصنوعی به هیچ وجه استفاده نمی­کنند. محصولات لبنی تولیدی آنها ارگانیک بوده که قابلیت­های فراوانی برای تجاری‌شدن و عرضه در بازارهای محلی دارند. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه­های اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر مشارکت عشایر در تشکیل بازارهای محلی لبنیات در استان کرمان می­باشد. روش نمونه‎گیری مورد استفاده در این تحقیق به‌صورت خوشه­ای دو مرحله­ای است. در خوشه اول، ایلات منتخب استخراج شده و در خوشه دوم روش کار به‌صورت روش نمونه‎گیری تصادفی است که تعداد ۳۶۶ پرسشنامه از عشایر پنج ایل مهم استان کرمان شامل ایلات سلیمانی، مهنی، کچمی، جبالبارزی و آئینه­ای در سال ۱۳۹۴ جمع­آوری شد. به‌منظور دستیابی به نتایج مورد نظر در این مطالعه از مدل لاجیت استفاده شده است. نتایج به‌دست آمده نشان می­دهد که عشایر ایلات مختلف استان کرمان تمایل به دریافت، حدود ۲۲۶۰۰ ریال برای فروش یک لیتر محصول شیر در بازارهای محلی عرضه محصولات لبنی دارند. همچنین نتایج حاصل از مدل لاجیت نشان داد که متغیرهای تعداد دام، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، بعد خانوار، میزان درآمد سالانه دامداری و میزان مخارج سالانه خانوارهای ایلات منتخب نیز تأثیر معنی­داری بر تمایل به دریافت عشایر دارند. نتایج حاصل از این تحقیق مبین امکان تشکیل بازارهای محلی با مشارکت خود عشایر می­باشد و سیاستگذاری مناسب قیمتی برای محصولات ارگانیک در این نوع بازارها نتایج مناسبی در جهت افزایش منافع عشایر و بهبود مطلوبیت جامعه به همراه خواهد داشت.


مرضیه رضایی، حسین ارزانی، حسین آذرنیوند، کیان نجفی شبانکاره، رسول مهدوی نجف آبادی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

ذخیره‌گاه زیست‌کره گنو در محل تلاقی دو ناحیه رویشی ایران و تورانی و خلیج عمانی واقع شده و دارای مراتع نیمه‌مشجر با بیش از ۶۰ درصد گونه‌های گیاهی هرمزگان و جاذبه بالا برای گردشگری می‌باشد. هدف اصلی انجام این پژوهش ارزیابی توان مراتع ذخیره‌گاه گنو برای کاربری گردشگری است. در منطقه معرف هر تیپ، از ۴ ترانسکت ۲۰۰ متری در هر ترانسکت، ۱۵ پلات یک مترمربعی به فاصله ۱۰۰ متر استفاده شد و پس از برآورد تولید با روش قطع و توزین، نقشه نهایی پوشش گیاهی تهیه گردید. با مبنا قرار دادن اصول نقشه‌سازی در یگان‌های زیستمحیطی و استفاده از روش سیستمی در نرم‌افزار (ArcGIS۹,۳) لایه‌های اطلاعاتی شیب، جهت، ارتفاع، خاک، تولید گیاهی، پراکنش پستانداران و پراکنش زوج سمان و محدوده‌های روستایی با هم تلفیق شدند و نقشه توان اکولوژیک گردشگری با مدل‌های اکوتوریسم مخدوم تهیه گردید. مطابق نتایج تحقیق روستای گنو دارای اولویت اول گردشگری متمرکز و روستاهای جونگان، بندر و تنگ باغ از اولویت دوم برای گردشگری متمرکز برخوردارند. در نتیجه از کل مساحت ذخیره‌گاه گنو (۰۴/۶۱ هکتار) ۸۴/۱۰ درصد به تفرج متمرکز طبقه ۱ و ۲، ۶۴/۴۰ درصد به تفرج گسترده (۰۱/۱۸۰۶۷ هکتار) تعلق یافت. مطابق نتایج تحقیق، با توجه به اینکه ۶۴/۴۰%  از سطح مراتع که تحت حفاظت قرار دارند، دارای توان تفرج گسترده است، این مراتع می‌توانند مورد استفاده طبیعتگردی، گیاهشناسی، جانورشناسی، کوه‌نوردی، صخرهنوردی، پرندهنگری، مشاهده حیات وحش، پاراگلایدر و ... برای گردشگران علمی و عادی قرار گیرند.


فرج الله ترنیان، حسین آذرنیوند، راضیه یزدانپرست، محمد علی زارع چاهوکی، محمد جعفری، سانیل کومار،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

این مطالعه تلاش می­کند تا با استفاده از تئوری نیچ اکولوژیکی و مدل مکسنت (حداکثر آنتروپی)، رویشگاه پتانسیل گونه Daphne mucronata Royle را مدل­سازی و مهمترین عوامل موثر بر پراکنش و دامنه­ اکولوژیک پتانسیل آن‌را معرفی کند. برای این منظور از ۲۹ متغیر تاثیر­گذار بر روی پراکنش آن استفاده شد. در ابتدا ۲۹ لایه اطلاعاتی آماده شدند و با استفاده از شبکه ۳×۳ کیلومتر، ۲۴۱۳ نقطه حضور گونه از روی نقشه­های تیپ­های گیاهی D. mucronata استخراج شدند. برای تعیین دامنه اکولوژیک پتانسیل هر متغیر، از دو روش استفاده از نقاط حضور و نقشه پتانسیل زیستگاه حاصل از مدل مکسنت استفاده و فراوانی نسبی محاسبه گردید. نتایج این مطالعه نشان داد از بین ۲۹ متغیر تاثیر گذار بر روی پراکنش گونه D. mucronata Royle، هفت متغیر، مهم تشخیص داده شدند و از بین آنها، بارندگی سردترین سه ماه پیوسته (Bio۱۹)، متوسط درجه حرارت مرطوب­ترین سه ماه پیوسته (Bio۸) و متوسط دامنه روزانه درجه حرارت (Bio۲)، به‌ترتیب ۶/۵۰، ۳۰ و ۴/۱۱ درصد تاثیر بر روی پراکنش D. mucronata Royle داشتند. فراوانی نسبی به‌دست آمده از نقاط حضور نشان داد که دامنه اکولوژیک پتانسیل مناسب برای متغیر بیواقلیمی ۱۹ از ۱۰۲ تا ۲۷۳ میلی­متر است که ۹۶ درصد فراوانی پراکنش گونه در این دامنه قرار دارد و دامنه اکولوژیک پتانسیل در متغیر بیواقلیمی ۸ برابر ۲/۴- تا ۴/۱۰ درجه است که ۹۹ درصد فراوانی پراکنش گونه را در خود جای داده است.
حسین ارزانی، اسماعیل علیزاده، محمد لایقی، حسین آذرنیوند، محمد جعفری،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف معرفی و اجرای استراتژی­های مدیریت چرا با استفاده از حصار الکتریکی (خورشیدی) به‌عنوان فناوری­ نوین در راستای کاهش هزینه­های چرای دام و همچنین اجرای اقتصاد چند محصولی می­باشد. مطالعه حاضر به مدت دو سال (۱۳۹۳-۱۳۹۴) در مراتع طالقان انجام شد. پس از مطالعات اولیه، تولید گیاهان مورد چرای دام و گیاهان داروئی مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از مشخص شدن دوره­های رویشی گیاهان کیفیت علوفه و بهترین زمان برداشت گیاهان داروئی مشخص و بر اساس آن مرتع قطعه­بندی گردید. سپس در داخل قطعات دامگذاری صورت گرفت، وزن و رفتار چرایی دامها در فواصل زمانی مشخص مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج وزن دام­ها در طول دو سال انجام تحقیق به‌وسیله آزمون t جفتی با یکدیگر مقایسه شد. براساس نتایج به‌دست آمده افزایش وزن دام­ها به‌ترتیب برای سال اول و دوم با ۰۶۳/۰ و ۰۵۵/۰ از نظر آماری تفاوتی را نشان نداد، اما میزان تغییرات با رشد ۷/۳ درصد وزن برای سال اول و ۵/۱۱ درصد برای سال دوم حاکی از روند افزایشی وزن زنده دام­ها در فصل چرا بود. نتایج همچنین بیانگر این بود که اجرای سیستم چرائی علاوه بر توانایی حذف چوپان بری هدایت و نگهداری دام و در نتیجه کاهش هزینه مرتعداری موجب افزایش طول دوره چرای دام از مرتع و در نتیجه هزینه کمتر تحلیف زمستانه و کاهش هزینه سرانه دام را در پی خواهد داشت. قطعه‌بندی همچنین امکان استفاده از گیاهان داروئی در مرتع و افزایش درآمد مرتعدار را در پی خواهد شد.
محمدعلی زارع چاهوکی، محبوبه عباسی، حسین آذرنیوند،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

این مطالعه با هدف تهیه مدل پیش‌بینی رویشگاه بالقوه گونه Stipa barbata با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش حداکثر آنتروپی و یافتن گرایش ترجیحی گونه مورد نظر نسبت به عوامل محیطی انجام شده است. با توجه به هدف، اطلاعات حضور گونه به‌عنوان مکان‌های مناسب بالفعل برای رویش آن و لایه‌های اطلاعاتی متغیرهای خاکی از جمله درصد سنگریزه، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، مادهآلی، نیتروژن، پتاسیم، فسفر، عمق خاک، درصد شن، رس و سیلت و نقشه متغیرهای توپوگرافی منطقه (شیب، جهت و ارتفاع) به‌عنوان متغیرهای مؤثر بر حضور گونه استفاده شد. برای تهیه نقشه عوامل توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع منطقه، جهت تهیه نقشه عوامل خاکی از تکنیک‌های زمین‌آمار در نرم‌افزارهای +GS و GIS و برای مدلسازی پیش‌بینی رویشگاه گونه S. barbata از روش حداکثر آنتروپی (Maxent) استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی تطابق مدل پیش‌بینی با واقعیت زمینی ضریب کاپای ۸/۰را نشان داد که در سطح بسیار خوب قرار دارد. با توجه به نتایج مدل، مهم‌ترین متغیرهای تأثیرگذار در ترجیح رویشگاه گونه مورد بررسی به‌ترتیب متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، فسفر، سیلت، پتاسیم، ماده ‌آلی و شیب می‌باشند. مدلسازی پراکنش بالقوه گونه S. barbata می‌تواند در مکان‌یابی مناطق مستعد جهت احیای رویشگاه‌های بالقوه این گونه‌ کمک زیادی نماید.
حمید رضا سعیدی گراغانی، حسین آذرنیوند، حسین ارزانی، حامد رفیعی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

استفاده از رویکردهای نوین برای رفع مشکلات عشایر کشور دارای اهمیت فراوان بوده و بررسی اثر برخی عوامل که در اقتصاد و معیشت آنها مؤثر است ضرورت دارد. یکی از مباحث جدید می­تواند عرضه محصولات دامی و غیردامی عشایر در بازارچه­های محلی ­باشد. بنابراین ضرورت دارد که تأثیر این بازارچه­ها بر معیشت پایدار عشایر ارزیابی شود. تحقیق حاضر با استفاده از روش تاکسونومی عددی و با در نظر گرفتن تجربیات و دیدگاه­های بهره­برداران مراتع و کارشناسان اداره­های منابع طبیعی و عشایری استان کرمان به مقایسه و اولویت‌بندی شاخص­های معیشت پایدار تحت تأثیر تشکیل و توسعه بازارهای محلی در مناطق عشایری پرداخته است. نتایج نشان داد که از دیدگاه عشایر سرمایه مالی و اقتصادی و از دیدگاه کارشناسان سرمایه انسانی بیشترین تأثیرپذیری را از تشکیل و توسعه بازارهای محلی به خود اختصاص خواهند داد. همچنین نتایح رتبه­بندی شاخص­های معیشت پایدار از دیدگاه عشایر با استفاده از روش تاکسونومی عددی نشان می­دهد که شاخص­های سطح اشتغال، دسترسی به جاده، درآمد حاصل از تولید محصولات دامی، تنوع گونه­های گیاهی، نیروی کار خانوادگی و تأمین نیروی کار از خارج از خانواده بترتیب با DL ۰۴۳/۰، ۰۶۶/۰، ۰۷۹/۰، ۱۰۵/۰، ۱۱۸/۰ و ۱۲۲/۰ بیشترین تأثیرپذیری را از تشکیل و توسعه بازارچه­های محلی دارند. این در حالی است که کارشناسان عقیده دارند که شاخص­های نیروی کار خانوادگی، اسکان مسافران در مناطق عشایری، دسترسی به جاده، کمیت علوفه، سطح اشتغال و دسترسی به آب آشامیدنی بهداشتی به‌ترتیب با DL ۰۵۸/۰، ۱۷۱/۰، ۱۷۶/۰، ۱۸۵/۰، ۲۰۹/۰ و ۲۱۹/۰ بیشترین تأثیرپذیری را از تشکیل و توسعه بازارچه­های محلی به­خود اختصاص می­دهند. با توجه به نتایج به‌دست آمده از این تحقیق می­توان بیان داشت که تشکیل و توسعه بازارهای محلی بر معیشت پایدار بهره­برداران مراتع تأثیر خواهد گذاشت و باعث افزایش منافع عشایر و بهبود مطلوبیت جامعه خواهد شد.
آزاد کرمی، مهدی قربانی، حسین آذرنیوند، حامد رفیعی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

بررسی میزان تمایل به پرداخت و ارزش‌گذاری مسائل و مشکلات محیط زیست در ابعاد مختلف گام اساسی در جهت حل مشکلات و هم‌چنین حفاظت و بهره‌برداری از محیط‌زیست و دستیابی به توسعه پایدار محسوب می‌شود. در این مطالعه میزان تمایل به پرداخت ذی‌نفعان محلی در راستای حفاظت و احیای مراتع منطقه رامه شهرستان آرادان استان سمنان با استفاده از الگوی لوجیت برآورد گردیده است. تعداد پرسش‌نامه‌ها با استفاده از رابطه مایکل و کارسون ۶۷ عدد تعیین شد اما برای بهبود نتایج، ۱۲۰ پرسش‌نامه تکمیل گردید. در این راستا مبلغ اولیه پیشنهادی با توجه به پیش آزمون انجام شده ۱۵۰۰۰ ریال تعیین گردید. میزان تمایل به پرداخت نهایی افراد برای مشارکت در حفظ و احیای مراتع سامان‌های عرفی مراتع رامه که با استفاده از روش ارزش‌گذاری مشروط و تکمیل پرسشنامه دوگانه دوبعدی به‌صورت حضوری صورت گرفت، نیز معادل ۷۷/۸۱۵۳۰ ریال تعیین گردید. همچنین نتایج حاصل از الگوی لوجیت که عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش مبلغ پیشنهادی را تعیین می‌کند نشان داد که متغیرهای میزان مبلغ پیشنهادی، سن، جنسیّت، شغل، تحصیلات، گزاره (اخلاق گرایی یا منفعت طلبی)، دفعات بازدید از رامه و سرانۀ خانوار می‌تواند در احتمال پذیرش مبلغ پیشنهاد شده جهت حفاظت از منطقۀ رامه مؤثر باشد.
مائده نصری، مهدی قربانی، محمد جعفری، حسین آذرنیوند، حامد رفیعی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی نقش آگاهی جوامع­محلی از ارزش اقتصادی ترسیب­ کربن گونه (Atriplex canescence) در راستای حفظ مراتع اصلاح شده می­باشد. در مرحله اول مطالعه، ارزش اقتصادی کارکرد ترسیب­ کربن مراتع اصلاح‌شده آتریپلکس کانسنس اندازه‌گیری شد. برای محاسبه میزان جذب­کربن گونه (A.canescence)) از روش اندازه­گیری تجربی و سوزاندن (احتراق) در کوره الکتریکی و نیز به منظور ارزش­گذاری آن از روش سیاست مالیات بر کربن و مخارج انتشارک ربن به عنوان ارزش سایه­ای کربن استفاده شد. سپس به منظور مقایسه میزان مشارکت افراد در حفظ مراتع در مرحله قبل و بعد از آگاهی از ارزش ریالی ترسیب کربن از روش ارزش­گذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه-دوبعدی استفاده شد. نتایج نشان داد میان دو مرحله قبل و بعد از آن از نظر میزان تمایل به پرداخت جهت حفاظت از مراتع آتریپلکس­کاری‌شده اختلاف معنی­داری وجود دارد. به طوری که در مرحله قبل از آگاهی از ارزش اقتصادی ترسیب­کربن تمایل به پرداخت افراد برای حفظ منطقه برابر با ۲۰/۴۵۶۸ ریال در ماه می باشد که این میزان در مرحله بعد از آگاهی به مقدار ۸۹۶۰۰ ریال افزایش یافته است. این نتایج بیان­کننده نقش موثر آگاهی از ارزش­های زیست­محیطی در افزایش مشارکت جوامع­ محلی و تمایل آنها جهت حفظ مراتع می­باشد.
محمدعلی زارع چاهوکی، سپیده دوستی، حسین آذرنیوند،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

پوشش سرزمین در منطقه طالقان به علت شرایط طبیعی و فرهنگی، دارا بودن مرز ساحلی، سیر ساخت و ساز، نرخ بالای مسافران فصلی و دائمی و تعدد واحدهای صنعتی، در سالیان اخیر با سرعت در حال تغییر است. هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از شاخص‌های بوم­شناختی سیمای سرزمین در تفکیک شکل زمین و جوامع گیاهی به­منظور بررسی تغییرات در منطقه مورد مطالعه در طالقان میانی است. داشتن اطلاعات لازم در مورد این تغییرات برای مدیریت و برقراری نظم طبیعی پایدار اکوسیستمها ضروری است، برای این منظور نیاز به تهیه نقشه­های مرفولوژی زمین و پوشش گیاهی است. سنجه­های سیمای سرزمین ابزارهای کمیساز وضعیت سیمای سرزمین هستند. در این تحقیق شش سنجه در سطح کلاس و یک سنجه در سطح سیمای سرزمین برای مطالعه منطقه کمی شدند و با استفاده از تابع الحاقی Patch analyst در محیطArcGIS  محاسبه شد. سپس با استفاده از تجزیه مؤلفه­های اصلی سنجه‏های مهم برای تفکیک جوامع گیاهی تعیین شدند. نتایج حاصل از این تحقیق برای تفکیک طبقات اراضی نقشه واحدهای مرفولوژی زمین در منطقه نشان داد که تمام سنجه­ها تأثیر یکسانی بر تفکیک طبقات اراضی دارند، نتایج تفکیک طبقات جوامع گیاهی در نقشه پوشش گیاهی این منطقه نشان داد سنجه­های شاخص پیچ­خوردگی لکه و میانگین شکل لکه مهم­ترین سنجه­ها می­باشد.
علی تایا، سیدحسن کابلی، حسین آذرنیوند، حمیدرضا ناصری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

در یک اکوسیستم بیابانی، خصوصیات خاک و ارتباط آن با گیاه جایگاه ویژه­ای دارد. هدف از این تحقیق بررسی رابطه برخی خصوصیات خاک با پوشش گیاهی حاشیه پلایای حاج­علی­قلی دامغان می­باشد. بدین منظور نمونه‌­برداری از پوشش گیاهی  در ۵ پلات ویتاکر اصلاح‌شده (۱۰۰۰ مترمربع) در هر یک از تیپ­های گیاهی انجام گرفت. در مرکز هر پلات نیز با حفر پروفیل نمونه‌‌برداری از خاک انجام شد و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک با روش­های متداول به‌دست آمد. خانواده  Chenopodiaceae با فراوانی ۲۴/۳۸ دارای بیشترین تعداد گونه را به خود اختصاص دادند و شکل زیستی تروفیت  با فراوانی ۳۵/۳۲ درصد بیشترین فراوانی را در منطقه دارا بودند. گروه­بندی پوشش گیاهی با استفاده از روش خوشه­بندی دوطرفه انجام و  چهار خوشه مجزا از یکدیگر تفکیک شد. به‌منظور شناسایی مهم‌ترین عوامل محیطی مؤثر بر پوشش گیاهی از روش آنالیز تطبیقی متعارف (CCA) استفاده شد. از بین عوامل مورد بررسی در محور اول pH و Ec  بیشترین همبستگی و پس از آن ماده آلی، آهک و شن قرار گرفته و در محور دوم میزان پتاسیم بیشترین همسبتگی و پس از آن نیتروژن و ماده آلی قرار داشتند. در مجموع دو محور اول ۹/۴۵ درصد از واریانس را توجیه کردند. نتایج نشان داد هر چند محدودیت­های موجود که به‌طور عمده در این ناحیه شوری است، از موانع اساسی در اصلاح و توسعه پوشش گیاهی مناطق بیابانی می­باشد، اما توجه به گونه­هایی که همبستگی بیشتری با این عامل نشان می­دهند، می­تواند به‌عنوان راه­گشایی در جهت توسعه پوشش گیاهی باشد. 
محبوبه میرزاحسینی، محمد جعفری، حسین آذرنیوند، علی طویلی، بهروز زارعی دارکی، یولاندار کانتون کاستیا،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

سیانوباکتری­ها جزو پوسته­های بیولوژیکی خاک هستند که نقش مهمی در رشد گیاهان مرتعی دارند. آنها به عنوان محرک­های رشد در جوانه­زنی بذور نقش داشته و در رشد گیاهان مرتعی تاثیر به سزایی دارند. در این تحقیق اثرگذاری غلظت­های مختلف سیانوباکتری به عنوان یکی از پوسته­های زیستی خاک بر رویش و درصد ظهور گونه Agropyrun desertorum به عنوان گونه غالب در مرتع گلگنگک[۱] واقع در حوزه آبخیز جمع­آبرود بررسی شده است. به منظور بررسی اثر غظت­های مختلف سیانوباکتری ­بر روی درصد ظهور گونه مزبور، در ابتدا با نمونه‌برداری از افق سطحی خاک، واقع در عمق (۲-۰ سانتی‌متر) سیانوباکتری­های منطقه جمع­آوری و در شرایط آزمایشگاه خالص­سازی شدند. این خالص­سازی تا حد جنس ادامه یافت و نهایتا ۳ جنس غالب از سیانوباکتری منطقه شناسایی گردیدند که به ترتیب الویت عبارتند از: Nostoc ,Phormidium ,Osillatoria . در مرحله بعد سه غلظت مختلف از سیانوباکتری شامل ۱۰۱۲ ، ۱۰۱۰ و ۱۰۸  عدد سلول سیانوباکتری در یک لیتر تهیه شده و به‌طور مستقیم در عرصه پاشش گردید. سپس بذر گونه مزبور کشت شد و  اثر غلظت­های مختلف سیانوباکتری بر روی رویش بذر گونه، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی­داری بین کرت شاهد و سایر کرت‌های تلقیح سیانوباکتری در مورد رویش گونه Agropyrun desertorum وجود دارد. همچنین به­جز درصد ظهور که در غلظت ۱۰۱۲ عدد سیانوباکتری بیشترین اثر را دارد بقیه پارامترهای مورد بررسی (طول اندام هوایی، طول ریشه، بیومس اندام هوایی و بیومس ریشه) در غلظت ۱۰۸  عدد سیانوباکتری بهترین وضعیت را نشان دادند.
 
[۱]- Galegongak

شهلا قادری، محمدعلی زارع چاهوکی، حسین آذرنیوند، علی طویلی، بهزاد رایگانی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

کاربری اراضی یکی از مهم­ترین جنبه­های بررسی مدیریت منابع طبیعی و بازنگری تغییرات محیطی است. در این تحقیق به منظور پیش­بینی کاربری اراضی اشتهارد از تصاویر ماهواره لندست سال­های ۱۳۶۹ و ۱۳۹۴ مدل مارکوف و CA مارکوف استفاده شد و نقشه کاربری اراضی سال ۱۴۱۹ پیش­بینی گردید. همچنین به منظور بررسی دقت طبقه­بندی نقشه­های کاربری تهیه‌شده دقت کلی و ضریب کاپا برای تصاویر طبقه­بندی شده، به‌دست آمد و مشاهده شد که دقت کلی و ضریب کاپای آن بیش از ۹۰ درصد است که نشان‌دهنده دقت بالای طبقه­بندی این تصاویر است. نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره‌ای نشان‌دهنده افزایش مساحت کاربری مسکونی در سال ۱۳۹۴ بوده که این افزایش از تبدیل کاربری اراضی مرتع به مناطق مسکونی نشأت گرفته است. کاهش ۱۸۰۹ هکتاری اراضی مرتع در سال ۱۳۹۴ نسبت به دوره گذشته حاکی از تبدیل این اراضی با اراضی بایر و مسکونی است. نتایج حاصل از ماتریس پیش­بینی تغییرات بر مبنای نقشه­های سال­های ۱۳۶۹ و ۱۳۹۴ نشان داد که در طی ۲۵ سال آینده بیشترین احتمال تغییر مربوط به تغییر اراضی کشاورزی به مرتع است. همچنین احتمال می­رود در فاصله زمانی ۱۳۹۴ تا ۱۴۱۹ مناطق مسکونی و اراضی مرتع بدون تغییر مانده یا افزایش یابند.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرتع می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 All Rights Reserved | Rangeland

Designed & Developed by : Yektaweb