جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای شایستگی مرتع

دکتر جواد معتمدی، مهندس سعیده توپچی زادگان،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

روش­های متفاوتی به منظور تعیین شایستگی مراتع از جنبه­های مختلف ارائه شده است. روش عامل محدود کننده فائو، رایج­ترین روش می­باشد. تعیین شایستگی مرتع با این روش به جهت تعدد عوامل و اینکه در برخی از موارد نیاز به عملیات آزمایشگاهی دارد، زمان­بر بوده و امکان قابلیت کاربرد آن توسط تمامی کارشناسان وجود ندارد. از اینرو ضرورت داشت دستورالعملی بدین منظور پیشنهاد گردد که ضمن علمی بودن، ساده و کم هزینه باشد. بر اساس دستورالعمل پیشنهادی، شایستگی مرتع برای چرای دام، از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی (۲۰ امتیاز)، آب (۱۵ امتیاز) و فرسایش خاک (۱۵ امتیاز) حاصل می­شود. به­منظور ارزیابی قابلیت دستورالعمل طبقه­بندی شایستگی مرتع برای چرای گوسفند، پژوهش حاضر در مراتع کوهستانی هندوان انجام و نتایج حاصل از تعیین شایستگی تیپ­های گیاهی بر مبنای دستورالعمل پیشنهادی با نتایج حاصل از عامل محدودکننده روش فائو توسط آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو روش، تولید علوفه محدودیت بیشتری برای شایستگی ایجاد کرده و حساسیت خاک به فرسایش در درجه دوم اهمیت قرار دارد. ضمن اینکه تفاوت معنی­داری بین دو روش از نظر طبقات شایستگی نهایی وجود ندارد. بنابراین دستورالعمل پیشنهادی، قادر به شناسایی و تفکیک مناطق مستعد و غیر مستعد از نظر چرای دام می­باشد و کارایی آن در مقایسه با روش فائو با توجه به صرفه­جویی در هزینه و سادگی، قابل توجه است. این دستورالعمل کارشناسان را قادر خواهد ساخت که در هنگام تهیه طرح­های مرتعداری با روشی ساده و کاربردی در عرصه به تناسب استفاده از مراتع جهت چرای دام پی­ببرند.


جواد معتمدی، حسین ارزانی، فاطمه سفید کن، یونس عصری، مهردخت نجف‌‌پور نوایی، رستم خلیفه‌‌زاده، محمد رضا نجیب‌‌زاده، حسین زینلی، سعید دوازده امامی، الهام فخیمی، مجید دشتی، سعید رشوند، لطف‌‌اله پارسایی، فرهاد آژیر، حسن قلیچ‌‌نیا،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

استفاده چندمنظوره از مراتع، یکی از چالش‌‌های‌‌ نوین پیش‌‌ ‌روی بهره‌‌برداران مراتع است که بر اساس آن، می‌‌توان فشار چرا در مراتع را کاهش و گام‌‌ مهمی در راستای افزایش رفاه و توانمند‌‌سازی مرتعداران، حفظ اکوسیستم‌‌ها و ارتقاء خدمات اکوسیستمی مرتبط با آنها، برداشت. از این‌رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی قابلیت مراتع منطقه نیمه‌‌‌استپی، جهت بهره‌‌برداری از گیاهان دارویی و نیز تولید علوفه، در ۱۲ رویشگاه معرف کشور (شامل ارشدچمن سهند، شیوه‌‌سور منطقه مرگور ارومیه، دوش‌‌خراط گلستانکوه، درختک فریدن، علی‌‌آباد موسیری کوهرنگ، ارتفاعات فریزی بینالود، خورکلات خراسان رضوی، جولادک الموت، سرعلی آباد گرگان، رینه لاریجان، اطاق‌‌سرای لاریجان و کبودچشمه سواد‌‌کوه)، انجام شد. برای این منظور، پس از اندازه‌گیری پوشش گیاهی و برآورد تولید گیاهان دارویی؛ بر مبنای معیارها و شاخص‌‌های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی؛ شایستگی هر یک از رویشگاه‌‌ها، برای بهره‌‌برداری از گیاهان دارویی مشخص شد. سپس با مقایسه طبقه شایستگی رویشگاه‌‌ها برای بهره‌‌برداری از گیاهان دارویی و طبقه شایستگی آنها برای چرای دام، در خصوص اولویت نوع استفاده از مراتع، تصمیم‌گیری شد. در مجموع ۱۷ درصد رویشگاه‌‌ها، از نظر تمامی معیارها، غیرشایسته برای بهره‌‌برداری از گیاهان دارویی بودند. ۳۳ درصد دارای شایستگی مطلوب، ۲۵ درصد دارای شایستگی متوسط و ۲۵ درصد نیز دارای شایستگی کم می‌‌باشند. نتایج تداعی‌‌کننده آن است که تمامی رویشگاه‌‌های مرتعی، غیرشایسته برای بهره‌برداری از گیاهان دارویی نمی‌‌باشند و همه آنها نیز شایسته برای بهره‌‌برداری گیاهان دارویی نیستند. این موضوع، باید در سیاست‌گذاری‌‌های مرتبط با برداشت گیاهان دارویی از مراتع مد نظر قرار گیرد و اجازه بهره‌‌برداری از گیاهان دارویی، با لحاظ نمودن شایستگی مرتع، صادر شود. در مراتع دارای پتانسیل گیاهان دارویی، می‌‌توان با کاهش تعداد دام و چرای دام مطابق با اصول اکولوژیکی؛ از گیاهان دارویی در کنار دامداری، بهره‌‌‌برداری کرد. این امر، علاوه بر جبران مسایل اقتصادی ناشی از کم کردن تعداد دام، احیای پوشش گیاهی و ارتقاء غنای گیاهان دارویی را نیز سبب خواهد شد.
دکتر مسلم رستم پور، مهندس رضا سبزی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: به منظور حفاظت بیشتر از زیست­بوم­های مرتعی، قبل از اقدام به بهره­برداری از گیاهان دارویی و صنعتی، می­بایست شایستگی مرتع از این لحاظ بررسی شود. ترکیب و تولید گیاهی و شیب دامنه از جمله مولفه­های تعیین­کننده شایستگی مرتع برای بهره­برداری از گیاهان دارویی هستند. بدین منظور در چهار رویشگاه گیاهان دارویی (Achillea santolinoides، Ziziphora tenuior، Sclerorhachis leptoclada و Hymenocrater calycinus) و سه طبقه شیب (کمتر از ۳۰ درصد، ۶۰-۳۰ درصد و بیشتر از ۶۰ درصد) ترکیب گیاهی، ارزش اهمیت نسبی (IVI) و تولید بررسی شد.
مواد و روش‌‌ها: ابتدا پس از بازدیدهای میدانی و مشاهده حضور گونه­های دارویی به عنوان گونه غالب مراتع حوزه روم شهرستان قاین، اقدام به شناسایی رویشگاه های گیاهی شد. در رویشگاه­های علفی از اندازه پلات ۱ متر مربعی و در رویشگاه­های بوته­ای از اندازه پلات ۲ متر مربعی استفاده شد. نمونه­برداری به روش کاملا تصادفی انجام شد. پس از اندازه­گیری شیب در کلیه نقاط نمونه­برداری، عامل شیب در سه سطح کمتر از ۳۰ درصد، ۳۰ تا ۶۰ درصد و بیشتر از ۶۰ درصد مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. در طول گرادیان شیب، خصوصیات ساختاری پوشش گیاهی شامل تراکم، فراوانی، وفور و غلبه گونه­ای اندازه گیری و بر اساس آن، شاخص ارزش اهمیت نسبی گونه­ای (IVI) تعیین شد. به منظور مقایسه تولید کل گیاهان دارویی در بین شیب­های مختلف، از آزمون تجزیه واریانس (ANOVA) و مقایسه میانگین­های دانکن استفاده شد. همچنین به منظور گروه­بندی رویشگاه­ها بر اساس ترکیب گونه ای، از آنالیز خوشه­ای استفاده شد. توزیع وفور گونه­ای با استفاده از مدل های سری هندسی، عصای شکسته، لوگ نرمال، Zipf و Mandelbrot بررسی شد و برازش داده­ها با هر کدام از مدل­های فوق انجام شد، از معیار اطلاعاتی آکائیک (AIC ) جهت سنجش نیکویی برازش استفاده شد. کلیه تجزیه و تحلیل­های آماری توسط نرم افزار R انجام شد
نتایج: لیست فلورستیک منطقه مورد مطالعه نشان داد که در کل، ۴۷ گونه گیاهی متعلق به ۱۵ تیره گیاهی شناسایی شد. که از این بین، ۳۱ گونه علفی، ۸ گونه بوته­ای، ۷ گونه گراس و ۱ گونه درختچه­ای مشاهده شد. از بین گونه­های مشاهده شده، به ترتیب گیاهان دارویی و صنعتی ۶۶ درصد، گیاهان علوفه­ای مرتعی ۲۳ درصد وگیاهان مهاجم و خاردار ۱۱ درصد را شامل می­شوند. گیاهان دارویی اکثرا متعلق به چهار تیره Compositae، Apiaceae، Lamiaceae و Brassicaceae هستند. نتایج نشان داد که Ziziphora tenuior و Achillea santolinoides بیشترین تراکم و Artemisia aucheri  و Sclerorhachis leptoclada  بیشترین درصد پوشش را دارند. گیاهان دارویی و صنعتی کمترین سهم را در ترکیب گیاهی شیب­های کم و بیشترین سهم را در رویشگاه­های واقع در شیب­های متوسط و زیاد دارند. منحنی رتبه-وفور نشان داد که توزیع وفور گونه­ای (SAD) کل منطقه مورد مطالعه از مدل Mandelbrot و لوگ نرمال تبعیت می­کند که نشان­دهنده جامعه باثبات و پایدار است. نتایج نشان داد که با افزایش شیب، تولید گیاهان دارویی کاهش پیدا می­کند. گونه­های دارویی Achillea santolinoides و Ziziphora tenuior واقع در شیب­های کمتر از ۳۰ درصد، بیشترین تولید و اهمیت نسبی را دارد و از نظر این دو فاکتور، شایستگی لازم جهت بهره­برداری را دارد.
نتیجه‌‌گیری: نتایج بیانگر این است که اگر چه با افزایش شیب، سهم نسبی گیاهان دارویی در منطقه افزایش می­یابد، اما به لحاظ دو فاکتور ترکیب گیاهی و تولید، شیب­های بالای ۶۰ درصد شایستگی لازم برای بهره­برداری از گیاهان دارویی را ندارند. هر چند در تحقیق حاضر، به طور مستقیم، تمامی عوامل موثر بر شایستگی مرتع مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما اهمیت مفهومی چون IVI در مطالعات شایستگی مرتع و تاثیر شیب بر برخی از پارمترهای پوشش گیاهی بررسی شد و نتایج نشان داد که در شیب­های متوسط و زیاد، تولید گیاهان دارویی کاهش یافت، از این رو، با افزایش شیب، شایستگی مرتع برای گیاهان دارویی و صنعتی نیز کاهش پیدا می­کند.
وحیده عبداللهی، آقا حسین ارزانی، جواد معتمدی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از رایج‌‌ترین کارکردهای مراتع، زنبورداری است که برای بهبود معیشت مرتعداران و مشارکت بهتر آنان در مدیریت مراتع، می‌‌تواند توسعه یابد. مطالعات بسیاری در خصوص شناسایی گونه‌‌های جذاب برای زنبورداری انجام شده است؛ اما در مورد ارزیابی قابلیت مراتع برای زنبورداری، تحقیقات کمتری صورت گرفته است. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی قابلیت مراتع کوهستانی درمیان خراسان جنوبی برای زنبورداری، انجام شد.
مواد و روش­ها: برای این منظور، بر مبنای مقادیر معیارها و شاخص‌‌های اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و محیط‌‌زیستی، شایستگی مراتع برای زنبورداری مشخص گردید. شاخص‌‌های اکولوژیکی، با آماربرداری از پوشش گیاهی در داخل ۶۰ پلات دو متر مربعی مستقر در امتداد ترانسکت‌‌های ۲۰۰ متری، محاسبه گردید. اطلاعات اقلیمی نیز از نزدیک‌‌ترین ایستگاه هواشناسی، تهیه شد. فاصله از منابع آبی، فاصله از جاده و کلاس‌‌های مختلف شیب اراضی نیز به‌‌عنوان شاخص‌‌های محیطی، مد نظر قرار گرفت. محدودیت‌‌ها و پتانسیل‌‌های منطقه نیز برای بهره‌‌برداری از پتانسیل زنبورداری، از دیدگاه بهره‌‌برداران و کارشناسان، با طراحی مجموعه سئوالات، در قالب طیف لیکرت ارزیابی شد. از تلفیق نقشه‌‌ها در محیط GIS و بر مبنای رویکرد عامل محدوده کننده فائو (روش رایج تعیین شایستگی ‌مرتع)، نقشه نهایی شایستگی برای بهره‌برداری از پتانسیل زنبورداری بر اساس درجات شایستگی خوب (S۱)، متوسط (S۲)، کم (S۳) و غیرشایسته (N) تهیه گردید.
نتایج: با توجه به بررسی لیست گونه­های گیاهی مراتع درمیان، تعداد ۸۵ گونه در مراتع منطقه پراکنش دارد که ۶۵ گونه به‌‌عنوان گونه‌‌های جذاب برای زنبورعسل شناسایی شد. گیاهان با کلاس جذابیت III و II، به‌‌ترتیب با ۸/۴۲ و ۲/۳۰ درصد، بیشترین حضور را در ترکیب گیاهی دارند و در همه تیپ‌‌های گیاهی، سهم گیاهان کلاسI، اندک بود. بیشترین گونه‌‌ها، متعلق به خانواده‌‌های Asteraceae، Lamiaceae و Leguminosa بود. بر مبنای نتایج، ۸/۷۶۶۱ هکتار (۱/۵۶ درصد) از مساحت مراتع منطقه، در طبقه شایستگی متوسط (S۲)، ۹/۲۷۴ هکتار (۰/۲ درصد) در طبقه شایستگی کم (S۳) و ۴/۵۷۱۷ هکتار (۹/۴۱ درصد) در طبقه غیر شایسته (N) قرار دارد. دما و رطوبت نسبی در ارتفاعات منطقه، شاخص جذابیت گونه‌‌های گیاهی توأم با رطوبت در پایین­دست منطقه و مشکلات فرهنگی- اجتماعی نظیر؛ کمبود و یا نبود دانش مرتبط با زنبورداری؛ از عوامل محدود­کننده شایستگی اراضی، برای زنبورداری می‌‌باشند. ترکیب گیاهی، سرعت باد و در برخی تیپ‌‌های گیاهی، دوره گلدهی طولانی و همچنین بازار خوب مصرف عسل، از عوامل افزایش‌‌‌­دهنده شایستگی و عامل پایداری این حرفه در منطقه بود.
نتیجه­گیری: با توجه به اینکه عمده سطح مراتع (۱/۵۶ درصد)، شایستگی مطلوب (S۲) از نظر زنبورداری دارند؛ پرورش زنبورعسل می‌‌تواند به‌‌عنوان معیشت تکمیلی جهت افزایش درآمد مرتعداران و بهبود وضعیت اقتصادی آنان، به‌‌کار رود. در این خصوص، با برگزاری دوره‌‌های آموزشی و حمایت دولت جهت ارائه تسهیلات، انگیزه مرتعدران برای کاهش دام در قبال درآمد حاصل از زنبورداری، افزایش خواهد یافت.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرتع می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 All Rights Reserved | Rangeland

Designed & Developed by : Yektaweb