۴ نتیجه برای پروتئین خام
مهندس سوسن براتی، دکتر مهدی بصیری، دکتر محمد رضا وهابی، دکتر محمد رضا مصدقی، دکتر مصطفی ترکش،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور بررسی تاثیر کشت خالص و مخلوط بر میزان پروتئین خام یونجه (.Medicago sativa L) و بروموس تومنتلوس (.Bromus tomentellus Boiss) و نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک، آزمایشی مزرعهای در قالب فاکتوریل و بر پایه طرح کاملاً تصادفی با ۵ تکرار انجام شد. تیمارها شامل کشت خالص و مخلوط، تراکم در سه سطح کم (۴ ردیف با فاصله ۷۰ سانتیمتر)، متوسط (۸ ردیف با فاصله ۳۰ سانتیمتر) و زیاد (۱۶ ردیف با فاصله ۱۴ سانتیمتر) بودند. نتایج نشان داد که عملکرد پروتئین خام در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص بروموس تومنتلوس افزایش داشت. همچنین با افزایش تراکم، درصد پروتئین گیاه هم در کشت خالص و هم در کشت مخلوط کاهش یافت. کشت خالص یونجه و کشت مخلوط حاصلخیزی خاک را افزایش داد که اهمیت بقولات علوفهای در نگهداری کیفیت علوفه و حفظ حاصلخیزی خاک را تایید مینماید. با توجه به نتایج این تحقیق، کشت مخلوط یونجه و بروموس تومنتلوس در بهار با تراکم ۸ تایی و فاصله ردیف ۳۰ سانتیمتری در دیمزارهای کمبازده شهرستان فریدونشهر و مناطق مشابه پیشنهاد میشود.
سوگند رحیمی، اصغر مصلح آرانی، آناهیتا رشتیان، محمد حسین حکیمی میبدی، محمدرضا احمدی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
تولید علوفه با کیفیت از گیاهان شورزیست از اهداف اصلی زراعت در بومزیستهای تحت تنش شوری میباشد. شمح بیابانی، Ochradenus ochradeni)) قادر به رشد در خاکهای غیرشور- غیرسدیمی تا شور- سدیمی میباشد. برای تعیین کیفیت این گونه در سه دوره رویشی، زایشی و خواب در دو منطقه حسینآباد و بداف در سه تکرار برداشت گردید. در هر یک از فصول صفات کیفی علوفه به روش NIR تعیین شد. نتایج نشان میدهد بهطور متوسط در سه دوره، قابلیت هضم ماده خشک (DMD) برابر۸۴/۴۸ درصد، پروتئین خام (CP) برابر ۳۳/۱۰درصد، دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF) برابر ۴/۴۷ درصد، دیواره سلولی با سلولز (NDF) برابر ۶۸ درصد، کل ماده قابلهضم (TDN) برابر ۸۵/۴۱، انرژی قابلهضم (DE) و انرژی متابولیسمی (ME ) بهترتیب برابر ۳۷/ ۱۵و ۳/۶ مگاژول بر کیلوگرم علوفه خشک است. اثر متقابل فصل و منطقه بر کلیه صفات کیفی به غیر از دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همیسلولز، انرژی قابلهضم و کل ماده قابلهضم معنیدار بود. مقدار قابلیت هضم ماده خشک، کربوهیدرات محلول در آب و انرژی متابولیسمی در مرحله بذردهی بهطور معنیداری بیشتر از سایر مراحل رشد بود. نتایج این مطالعه نشان داد که خصوصیات شیمیایی خاک منطقه تأثیر معنیداری بر روی کیفیت علوفه گونه مورد نظر نداشت. با توجه به اینکه شمح بیابانی کیفیت علوفه مناسبی نسبت به برخی گونههای همراه خود و همچنین با توجه به حد بحرانی فاکتورهای کیفی علوفه دارد بنابراین با اجرای مدیریت صحیح و اصولی مرتع میتوان استفاده مناسبی از این گونه حیات بخش برای تغذیه دام و غنی شدن پوشش گیاهی بهعمل آورد.
مهندس طاهره خادمی، دکتر مسلم رستم پور، دکتر محمد ساغری،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مراتع بهعنوان یکی از منابع پایه تولیدی، جایگاه خاصی در تامین علوفه مورد نیاز دام کشور دارند. با توجه به نقش خصوصیات کیفی علوفه بر تعیین ظرفیت چرای مرتع، هدف از تحقیق حاضر، ارائه مقادیر ارزش غذایی گونههای گیاهی غالب مراتع کجه و چاهنو شهرستان فردوس شامل علف استپی (Stipa barbata)، بهمن (Stipa capensis)، زول (Eryngium billardieri)، درمنه کوهی (Artemisia aucheri Boiss) و قیچ (Zygophyllum atriplicoides) میباشد. بدین منظور در هر تیپ گیاهی، سه توده معرف در نظر گرفته شد و در داخل آنها از ۱۰ پایه گیاهی مرتبط با هر یک از گونهها، در مرحله گلدهی نمونهبرداری انجام شد. سپس درصد پروتئین خام (CP)، درصد الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، درصد الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (NDF)، درصد ماده خشک قابل هضم (DMD) و مقدار انرژی متابولیسمی (ME) گونهها و مقادیر عناصر معدنی شامل سدیم، کلسیم، منیزیم و پتاسیم آنها، توسط روشهای مرسوم آزمایشگاهی اندازهگیری شد. به منظور مقایسه ارزش غذایی گونههای گیاهی با یکدیگر از آزمون تجزیه واریانس (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین درصد پروتئین خام و مقادیر سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در گونههای گیاهی اختلاف معنیداری وجود دارد (۰۱/۰≥ p). درصد پروتئین خام و درصد ADF و مقدار انرژی متابولیسمی تمامی گونههای گیاهی بیشتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن برای تامین نیاز روزانه یک واحد دامی در حالت نگهداری است. درمنه کوهی دارای بیشترین درصد کلسیم (۵/۲ درصد) و منیزیم (۸۸/۰ درصد) و قیچ، دارای بیشترین درصد پروتئین خام (۶۴/۱۸ درصد) و پتاسیم (۰۳/۱ درصد) است. از اینرو در بین گونههای موجود در ترکیب گیاهی مراتع مورد پژوهش، قیچ بیشترین ارزش غذایی را دارد.
روح اله کرمی، موسی اکبرلو، مژگان سادات عظیمی، حسن یگانه،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: ثبات و پایداری اکوسیستم مراتع خشک و نیمه خشک بیشتر تحت تأثیر بخشهای زنده (پوشش گیاهی) قرار دارد. بنابراین ارزیابی جوامع گیاهی به منظور حفاظت پایدار این اکوسیستمها ضرورت دارد. از سوی دیگر دانستن تغییرات ارزش غذایی علوفه گونههای گیاهی در زمانهای مختلف رشد، در برآورد تولید علوفه قابل دسترس دام در سطح هر رویشگاه امری ضروری به نظر میرسد. با در نظر گرفتن زمان مناسب برداشت علوفه گونههای گیاهی مختلف میتوان ضمن کسب بیشترین راندمان در تولیدات ثانویه دامها، از تخریب ناشی از چرای بیرویه در سطح مراتع کاست. با این نگاه، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارزش غذایی گونه قرهقاج (Anagyris foetida L.) در مراحل مختلف رشد، در رویشگاه طبیعی آن مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: به منظور انجام این مطالعه در فصلهای زمستان و بهار به محل رویشگاه مراجعه گردید. برای بررسی مراحل رویشی در اوایل دی ماه ۱۳۹۶، مصادف با برگدار شدن گونه، همچنین در اواخر دی ماه ۱۳۹۶، مصادف با گلدهی و نیز در اواسط خرداد ماه ۱۳۹۷، مصادف با پایان بذردهی و رسیدگی بذر گونه از تعداد ۳۰ پایه درختچه مورد نظر اقدام به برداشت سرشاخههای جوان، گل و بذر همان سال گردید (رشدرویشی، گلدهی، بذردهی). سپس نمونهها در سایه خشک شده و در ظروف جداگانهایی گذاشته و علامتگذاری شدند. در زمان مناسب برای بررسی ارزش غذایی علوفه به آزمایشگاه فرستاده شد. در تحقیق حاضر از آنالیز ترکیبات شیمیایی نمونهها با استاندارد AOAC (۱۹۹۰) استفاده گردید. روش مبنا برای اندازهگیری درصد پروتئین خام، روش کجلدال می باشد. این روش بر پایه محاسبه درصد ازت موجود در هر ماده غذایی و برآورد ضریب مورد نظر، پایهگذاری شده است. اندازهگیری الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) با استفاده از دستگاه اندازهگیری فیبر خام (فایبرتک) مدل تکاتور صورت گرفت. همچنین جهت اندازهگیری ماده خشک از دستگاه آون (انکوباتور مدل ممرت) استفاده گردید. مقدار انرژی متابولیسمی در هر کیلوگرم ماده خشک نیز از معادله ارائه شده توسط SCA (Standing Committee on Agriculture) تعیین شد. دادههای ارزش غذایی علوفه در قالب طرح کاملا تصادفی تحلیل شدند.
نتایج: نتایج به دست آمده از بررسی وضعیت تراکم و تاج پوشش تودههای درختچهای قرهقاج در سطح رویشگاه نشان داد، از مجموع ۱۱۶ پلات یک آری جانمایی شده در سطح افق فوقانی رویشگاه قرهقاج (A. foetida L)، متوسط میزان تاج پوشش گونه قرهقاج (A. foetida L) به طور متوسط ۱۵۳۱ مترمربع در هکتار با تعداد متوسط ۳۲۲ پایه (و ۳۲ درصد حضور در سطح رویشگاه)، که در مناطق پر تراکمتر، عمدتا مناطق دارای ارتفاعات پایینتر و شیب دامنه شمالی که این قسمتها دارای خاک به نسبت عمیق و حاصلخیزتری بود، مقدار سطح تاج پوشش گونه قرهقاج (A. foetida L) بعضا تا ۶۱۰۰ مترمربع در هکتار نیز میرسد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم ماده خشک و برآورد انرژی در مراحل مختلف رویشی گونه قرهقاج (A. foetida L) در رویشگاه طبیعی آن نشان داد. فاکتورهای هضمپذیری ماده خشک، درصد پروتئین خام، نیتروژن، انرژی متابولیسمی و میزان الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در سطح یک درصد معنیدار میباشند. همچنین نتیجه بررسی تأثیر مراحل مختلف رویشی بر روی درصد D.M.D،C.P ، N و M.E نشان داد، در سطح ۱ درصد، با پیشرفت مراحل رویشی مقادیر آنها کاهش یافت. در حالیکه نتیجه بررسی تأثیر مراحل مختلف رویشی بر روی درصد A.D.F نشان داد، در سطح ۱ درصد، با پیشرفت مراحل رویشی مقادیر آنها افزایش یافت.
نتیجه گیری: بررسی نتایج نشان داد ارزش غذایی علوفه گونه قرهقاج (Anagyris foetida L.) در مرحله رشد رویشی نسبت به مراحل پایانی رشد و مرحله بذردهی در جایگاه بالاتری قرار دارد. فلذا بهترین زمان بهرهبرداری از علوفه گونه قرهقاج (Anagyris foetida L.) در اوایل رشد رویشی آن است. به این منظور سیستم چرایی باید طوری در نظر گرفته شود، تا در این مرحله بیشتر از علوفه گونه استفاد گردد. همچنین گونه مذکور توانایی به خدمت گرفته شدن در بهبود عرصههای طبیعی دستخوش تغییر و در شرف نابودی را دارد. به طوری که در کنار خصوصیات منحصربهفرد آن، میتوان در زمانهایی که عرصه طبیعی فاقد پوشش گیاهی است با چراندن دامها در سطح رویشگاه آن، مانع از اتلاف انرژی و کاهش وزن و همچنین تحمل بار مالی زیادتر جهت تعلیف علوفه دستی دامها شد.