۴ نتیجه برای Modis
ستاره باقری، رضا تمرتاش، محمد جعفری، محمدرضا طاطیان، آرش ملکیان، وحید پایروند،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
به منظور غلبه بر مشکلات و محدودیتهای بازدیدهای میدانی برای ارزیابی وضعیت پوشش گیاهی در سالهای متمادی، استفاده از تصاویر ماهوارهای گزینه معقولی بهحساب میآید. پژوهش حاضر با هدف تعیین درصد پوشش گیاهی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و شاخص NDVI در مراتع دشت قزوین انجام شد. در این مطالعه جهت تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی مراتع دشت قزوین از تصاویر سنجنده MODIS، در اواسط تا اواخر خرداد سال ۱۳۹۶ استفاده گردید. به منظور ایجاد همبستگی بین درصد تاج پوشش گیاهی و دادههای ماهوارهای، دادههای ۱۶۰ پلات (۱۰×۱۰ متر مربع) در منطقه مورد مطالعه با وسعت پنج هزار کیلومتر مربع به گونهای که هر ۱۰ پلات روی محیط دایره فرضی به مرکزیت GPS و به شعاع حدود ۱۵۰ متر و فاصله حدود ۱۰۰ متر قرار داشتند، برداشت شد. شاخصهای گیاهی NDVI و EVI از تصاویر ماهوارهای استخراج شد و با انجام آنالیز رگرسیون ساده خطی میزان همبستگی بین شاخصهای گیاهی و دادههای میدانی محاسبه گردید. سپس برای هر شاخص مدل پوشش گیاهی بهدست آمد و در نهایت نقشه درصد تاج پوشش گیاهی تهیه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که شاخصNDVI و EVI بهترتیب دارای ضرایب همبستگی معادل ۶۳/۰ و ۵۸/۰ هستند که شاخص NDVI با دارا بودن بیشترین ضریب همبستگی با تاج پوشش گیاهی جهت تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی انتخاب گردید. در نهایت با استفاده از مدل تهیه شده از شاخص NDVI نقشه درصد پوشش گیاهی در پنج طبقه ۱۰>، ۲۰-۱۰، ۳۰-۲۰، ۵۰-۳۰ درصد و بیشتر از ۵۰ درصد تهیه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که پوشش گیاهی با درصد تاج پوشش۱۰ تا ۲۰ درصد وسیعترین طبقه تراکمی پوشش این منطقه میباشد. نتایج این پژوهش همچنان نشان داد که تصاویر سنجنده MODIS و شاخص NDVI، ابزار مناسبی برای تهیه نقشه پوشش تاجی کل مراتعی که پوشش غالب آنها بوتهها و گندمیان است، میباشند.
پویان دهقان رحیم آبادی، اسماعیل حیدری علمدارلو، معصومه رحیمی دهچراغی، حسین آذرنیوند،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: تولید خالص اولیه (NPP) از مؤلفههای مهم در چرخه کربن بوده و از نظر ذخیره کربن و ارزیابی کارکرد اکوسیستم مؤلفه کلیدی میباشد. همچنین اندازهگیری بارش و دما دو مؤلفه مهم در بررسی پایداری اقلیمی هر منطقه میباشد. درک الگوهای تغییرات زمانی و مکانی NPP و تعامل آن با عوامل مختلف اقلیمی و انسانی در طی چند دهه گذشته مورد توجه مطالعات مربوط به حوزه تغییرات جهانی بوده است. پیشرفت دادههای سنجش از دور، که به طور اصولی شاخصهای اکولوژیکی را در مقیاسهای مختلف تولید میکنند، فرصتی مناسب به منظور برآورد NPP در مقیاس چشمانداز و منطقهای، با هزینه مناسب و روش دقیق فراهم میکند.
مواد و روشها: در این پژوهش روند تغییرات زمانی و مکانی NPP تحت تأثیر مؤلفههای دما و بارش در دوره ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ در استان البرز بررسی شد. به این منظور ابتدا نقشههای NPP در محدوده استان البرز از محصول MOD۱۷A۳HGF سنجنده مودیس با قدرت تفکیک زمانی سالانه و مکانی ۵۰۰ متر از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ استخراج شد. همچنین نقشه کاربری و پوشش اراضی استان البرز از نقشه تهیه شده توسط سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ایران، تهیه شد که بر اساس آن، ۹ طبقه شامل: اراضی مسکونی، پهنههای آبی، اراضی کشاورزی آبی، اراضی کشاورزی دیم، اراضی باغی، مرتع خوب، مرتع متوسط و مرتع فقیر و نیز اراضی بدون پوشش گیاهی در محدود مطالعاتی وجود دارد. سپس با استفاده از آزمون من-کندال و رگرسیون خطی در نرمافزار TerrSet روند تغییرات NPP و میزان اثر دما و بارش بر آن و همچنین میزان همبستگی آن با این پارامترهای اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از مدلساز روند زمین یا ETM (Earth Trends Modeler) نرمافزار TerrSet استفاده شد. همچنین برای تحلیل همبستگی نقشههای NPP با دما و بارش، مناطق مسکونی و پهنه آبی در محدوده استان البرز ماسک شده و در نظر گرفته نشد و در نهایت میانگین ضریب همبستگی نقشههای NPP با نقشههای دما و بارش طبقهبندی شد.
نتایج : نتایج نشان داد که در طی دوره مورد مطالعه، در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ میزان بارش کاهش داشته و بر میزان NPP در کاربریهای مختلف اثرگذار بوده و سبب کاهش آن شده است. از طرفی میزان بارش از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ روند افزایشی را نشان داد که این موضوع سبب افزایش میزان NPP در کاربریهای مختلف شد. میزان تغییرات دما در کاربریهای مختلف در طی دوره مطالعاتی تفاوت چشمگیری را نشان نداد، به همین دلیل همبستگی بین NPP و دما قوی نبود. همچنین بیشترین میزان NPP در بین کاربریهای مختلف، در اراضی کشاورزی آبی و کمترین آن در اراضی بدون پوشش بود. تغییرات NPP در اکثر نواحی استان البرز بدون روند، در بخشهای شمالی و قسمتهایی از جنوب با گذشت زمان روند تغییرات NPP صعودی و در بخشهای مرکزی این روند نزولی است. همبستگی میزان تغییرات NPP با گذشت زمان نشان داد که نواحی شمالی همبستگی مثبت و قویتری نسبت به نواحی مرکزی و جنوبی دارد و شدت تغییرات NPP در واحد زمان در نواحی شمالی و به خصوص در شمال غرب و نیز نواحی مرکزی و جنوبی دارای شدت تغییرات بالاتری هستند. همچنین نواحی شرقی و بخش عمده نواحی جنوبی استان دارای شدت تغییرات کمتری نسبت به دیگر نواحی است.
نتیجهگیری: نتایج روند تغییرات NPP در اثر بارش سالانه نشان داد که در طی ۱۵ سال اخیر میزان NPP در بخشهای مرکزی و جنوبی بیشتر از نواحی شمالی تحت تأثیر بارش سالاته بوده است. دلیل این امر اقلیم و شرایط محیطی این نواحی بوده که در رشته کوه البرز واقع شده است و تنشهای اقلیمی کمتری نسبت به مناط جنوبی استان دارد. از طرفی روند تغییرات NPP با دما نتایج برعکس را نشان داد. به طور کلی در نیمه شمالی استان نسبت به نیمه جنوبی مقدار NPP بیشتر تحت تأثیر دما قرار دارد. به طور کلی بالا بودن همبستگی NPP با بارش و مقادیر پایین همبستگی NPP با دما در بخشهای جنوبی استان به دلیل اقلیم خشک و نیمهخشک این نواحی مربوط میشود. در آخر میتوان گفت بهطور کلی NPP در استان البرز تحت تأثیر عوامل اقلیمی بارش و دما تغییر میکند. بنابراین در اجرای طرحهای حفاظت و احیا پوشش گیاهی باید به نوسانات دما و بارش به عنوان دو مؤلفه مهم اقلیمی توجه ویژه داشت.
شیما جوادی، ابوالفضل رنجبر فردویی، حسن خسروی، هادی اسکندری دامنه،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: پوششگیاهی یکی از مهمترین معیارهای موثر در اکوسیستم است که بهشدت تحتتاثیر رخدادهای اقلیمی است. در میان عوامل اقلیمی خشکسالی از مهمترین عوامل موثر بر رشد و پویایی جوامعگیاهی شناخته شده است به این منظور پایش خشکسالی و تغییرات پوششگیاهی از اهمیت بسزایی برخوردار است لذا هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات خشکسالی بر پوششگیاهی و تبخیر و تعرق با استفاده از سنجنده مودیس است. به این منظور برآوورد شاخصهایی از قبیل پوششگیاهی بارز شده (EVI) و تبخیر و تعرق پتانسیل (PET) از ابزارهای مناسبی برای ارزیابی اثرات وقوع خشکسالی است که این شاخصها از طریق سنجنده مودیس بهدست میآیند.
مواد و روشها: در این تحقیق برای ارزیابی خشکسالی از شاخص خشکسالی پالمر (PDSI) و برای محاسبه شاخصهای پوششگیاهی و تبخیر و تعرق پتانسیل از تصاویر سنجنده مودیس استفاده شد. برای محاسبه شاخص PDSI، دادههای دما و بارش ۱۳ ایستگاه سینوپتیک واقع در استان تهران طی دوره آماری ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ به صورت ماهانه از سازمان هواشناسی کشور تهیه شد سپس با استفاده از روش درونیابی وزندهی معکوس فاصله (IDW) نقشههای مربوطه در محیط ArcGIS ترسیم گردید. برای بهدست آوردن دادههای ماهوارهای EVI و PET از پایگاه داده USGS از سری تصاویر ماهوارهای Terra استفاده شد.، به این منظور برای شاخص EVI از سنجنده MOD۱۳A۳ با قدرت تفکیک یک کیلومتر در بازه زمانی ماهانه و برای محاسبه PET از سنجنده MOD۱۶A۲ با قدرت تفکیک ۵۰۰ متر در بازه زمانی ۸ روزه استفاده شد. روند تغییرات شاخص خشکسالی، پوششگیاهی و تبخیر و تعرق در بازه زمانی ذکر شده با استفاده از رگرسیون خطی و آزمون ناپارامتری من-کندال محاسبه و بهمنظور بررسی همبستگی بین شاخصها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. به دنبال آن پاسخ پوششگیاهی و تبخیر و تعرق به خشکسالی در اقلیمهای مختلف نیز با استفاده از آنالیز همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: بررسی متوسط ۲۰ ساله شاخصهای خشکسالی، پوششگیاهی و تبخیر و تعرق نشان داد که شاخص خشکسالی پالمر با متوسط ۹۵/۱- نشاندهنده افزایش این شاخص در منطقه است. همجنین، متوسط پوششگیاهی حدود ۰۷۶/۰ و متوسط تبخیر و تعرق پتانسیل حدود ۲۶/۵۷ میلیمتر بر مترمربع برآوورد شده است. طبق نتایج بهدست آمده از بررسی شیب تغییرات با آزمون من-کندال روند تغییرات شاخصهای پوششگیاهی و خشکسالی بهترتیب ۱۳/۷۳ و ۱۰۰ درصد افزایش و تبخیر و تعرق پتانسیل ۸۳/۸۶ درصدکاهش یافته است. اثرگذاری خشکسالی بر شاخص پوششگیاهی و تبخیر و تعرق پتانسیل نشان داد که بهترتیب ۹۷/۵۹ و ۱۸/۶۸ درصد از مساحت منطقه مورد مطالعه دارای همبستگی منفی و ۰۳/۴۰ و ۸۲/۳۱ درصد دارای همبستگی مثبت است. نتایج حاصل از بررسی رابطه خشکسالی با شاخصهای پوششگیاهی و تبخیر و تعرق پتانسیل در اقلیمهای مختلف بهترتیب در اقلیم خشک ۵۸/۶۶ درصد رابطه مثبت و ۳۵/۸۲ درصد رابطه منفی، در اقلیم نیمهخشک ۶۳/۵۴ و ۵۱/۷۸ درصد رابطه منفی همجنین در اقلیم مرطوب ۶۸/۷۳ درصد رابطه منفی و ۹۸/۶۱ درصد رابطه مثبت و در اقلیم نیمهمرطوب ۰۴/۷۴ و ۸۲/۴۹ درصد رابطه منفی داشته است.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که با استخراج شاخصهای پوشش گیاهی EVI و تبخیرو تعرق پتانسیل حاصل از سنجنده مودیس میتوان بهخوبی به اثرات مخرب خشکسالی پیبرد. بر این اساس، نتایج شاخص خشکسالی پالمر نشاندهنده روند افزایشی این پدیده بوده و اثرات آن در اقلیمهای مختلف متفاوت بوده است. بر اساس نتایج بهدست آمده، مقاومت اکوسیستم در برابر خشکسالی توسط همبستگی مابین پوشش گیاهی و خشکسالی (WUE-PDSI) به خوبی مشخص میشود. براساس یافتههای تحقیق حاضر، نتیجهگیری میشود که خشکسالی ارتباط معناداری با تغییرات پوشش گیاهی و تبخیر و تعرق پتانسیل در طول مورد مطالعه داشته که مدیران و تصمیمگیران عرصه منابع طبیعی میتوانند از نتایج حاصله بهمنظور مدیریت پوششگیاهی و تصمیمگیری مناسب در برخورد با این پدیده مخرب در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده کنند.
خانم مهین فولادی، دکتر مهدی حیات زاده،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: پوشش گیاهی تحت تأثیر تأثیر متقابل بارش و دما قرار می گیرد، زیرا میزان و زمان بارندگی، همراه با الگوهای دما، مستقیماً بر رشد، توزیع و سلامت کلی زندگی گیاهان تأثیر می گذارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تغییرات بارش و دما بر شاخص NDVI استخراج شده از سنجنده MODIS در استان یزد میباشد.
مواد و روشها: به منظور بررسی رابطه بین پوشش گیاهی و متغیرهای اقلیمی، تصاویر ۱۶ روزه سنجنده شاخص پوشش گیاهی و داده های دراز مدت بارش و دما استخراج شده از دادههای باز تحلیل ERA۵-Land در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ استفاده گردید. آنالیز روند این سه مجموعه داده با روش من-کندال بررسی و سپس همبستگی بین شاخص NDVI و متغیرهای اقلیمی بارش و دما در مقیاسهای سالانه، ماهانه و فصلی بررسی گردید.
نتایج: بررسی تغییرات سریهای زمانی NDVI، بارش و دما در مقیاس سالانه در دوره مورد مطالعه دارای روند صعودی غیرمعنیدار میباشند. با تحلیل همبستگی میان NDVI و بارش و دما، مشخص شد که در مقیاس سالانه، همبستگی NDVI با بارش به مقدار ۳۱/۰ (معنیداری در سطح ۹۵ درصد) و با دما به مقدار ۱۵/۰ (بدون معنیداری) است. در مقیاس فصلی، بیشترین ضرایب همبستگی NDVI و دما مربوط به فصل پاییز (۱۴/۰) و بیشترین همبستگی با بارش مربوط به فصل بهار (۷۵/۰) میباشد. در مقیاس ماهانه، بیشترین و کمترین همبستگی مثبت با دما به ترتیب در ماههای جولای (۳۱/۰) و فوریه (۰۸/۰) و بیشترین و کمترین همبستگی مثبت با بارش مربوط به ماههای مارس (۳۸/۰) و سپتامبر (۰۴/۰) میباشد. بر اساس میانگین ضرایب همبستگی ۱۲ ماه، تأثیر بارش بر تغییرات پوشش گیاهی بیشتر از تأثیر دما بر آن میباشد که نشاندهنده نقش کنترلی قویتر بارش نسبت به دما میباشد. نقشه تفاضلی شاخص NDVI بین سال ابتدا (۲۰۰۰) و انتهای (۲۰۲۳) مورد بررسی نشان میدهد که مناطق دارای تغییرات مقادیر افزایشی و کاهشی پوشش گیاهی، دارای پراکنش نامنظمی هستند و از تغییرات مکانی خاصی پیروی نمیکنند. به عبارت دیگر، تغییرات در پوشش گیاهی در مناطق مختلف با تفاوتهای بسیاری در میزان و شکل دیده میشود. نتایج تحقیق نشان میدهند که در استان یزد تغییرات پوشش گیاهی بیش از آنکه به تغییرات متغیرهای بارش و دما وابسته باشد تحت تاثیر توپوگرافی میباشد.
نتیجهگیری: استفاده از تکنیکهای پیشرفته سنجش از دور و منابع داده متنوع به منظور بهبود تخمین NDVI و متغیرهای آب و هوایی (تأثیر تکنیکهای سنجش از دور) مورد توجه قرار گیرد. با توجه به این حوزههای تحقیقاتی، میتوان به درک جامعی از تعاملات پوشش گیاهی، متغیرهای اقلیمی و فعالیتهای انسانی در استان یزد دست یافت و در نتیجه، بهبود مدیریت زیستمحیطی و برنامهریزی توسعه پایدار در این منطقه را تسهیل کرد.