گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل
چکیده: (1326 مشاهده)
سابقه و هدف: یکی از دلایل عمده اختلال در رشد و نمو گیاهان وجود شرایط نامطلوب محیطی مانند خشکسالی است که منجربه بروز تنش در گیاهان شده و بقای آنها را دچار مخاطره میسازد. این درحالی است که تحقیقات نوین بهرهگیری از میکروارگانیسمهای خاکزی بهخصوص باکتریهای محرک رشد گیاه را که در رشد گیاهان و همچنین چرخه عناصر غذایی درخاک دخالت دارند را بهمنظور کاهش آثار منفی تنشهای محیطی توصیه میکند. تحقیق حاضر بهمنظور مطالعه تاثیر باکتریهای محرک رشد گیاه بر جوانهزنی، رشد و جذب برخی عناصر غذایی در Dactylis glomerata L. در شرایط تنش خشکی انجام شد.
مواد و روشها: تحقیق بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. فاکتور اول کاربرد کودهای زیستی در چهار سطح در نظر گرفته شد که عبارت بودند از: کنترل (C، هیچ کود زیستی در این تیمار استفاده نشد)، A=Azotobacter vinelandii، P= Pantoea agglomerans+Pseudomonas putida و A+P (کاربرد ترکیبی ازتوباکتر و سودوموناس). فاکتور دوم تنش خشکی بود که در سه سطح در نظر گرفته شد و شامل FC (ظرفیت زراعی)، ۴/۰ ظرفیت زراعی (FC۴/۰) و ۷/۰ ظرفیت زراعی (FC7/۰) بود. برای تلقیح کودهای زیستی (بهصورت پودر) مقدار نیم گرم از هر کود خالص در نیم لیتر آب حل شد و بذرها با محلول آغشته گردید. برای اعمال تنشهای خشکی ابتدا ظرفیت زراعی خاک با استفاده از روش وزنی تعیین شد. سپس براساس عدد پایه محاسبه شده برای ظرفیت زراعی مقدار آب لازم برای اعمال تنشهای خشکی محاسبه شد. برای محاسبه درصد و سرعت جوانهزنی، شمارش نهالها بهصورت روزانه انجام شد. گونههای گیاهی بعد از90 روز برداشت شدند. طول ساقه و ریشه، وزن خشک زیست توده گیاهی و مقدار جذب نیتروژن، فسفر، پتاسیم، روی، آهن، منگنز توسط گیاه اندازهگیری گردید. مورد تجزیه واریانس چندطرفه با استفاده از نرمافزار SPSS قرار گرفتند. برای مقایسه میانگینها از آزمون دانکن (سطح 5 درصد) استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین جوانهزنی بهترتیب، مربوط به تیمار Aدر سطح FC۷/۰و تیمار کنترل در FC۷/۰بود. تیمار A+P در مقایسه با کاربرد جداگانه کودهای زیستی تاثیر کمتری در کاهش تنش خشکی بر جوانهزنی گیاه داشت. حداکثر طول ساقه و ریشه و وزن خشک گیاه مربوط به تیمار ازتوباکتر در تنش ۴/۰ بود. درحالی که تیمار P در تنش ۴/۰ کمترین طول ریشه و ساقه و وزن خشک گیاه را داشت. حداکثر جذب پتاسیم توسط گیاه در تیمار A در شرایط FC و بیشترین مقدار آهن و روی در کاربرد سودوموناس در تنش ۷/۰ اندازهگیری شد. تیمار A+Pدر تنش ۴/۰ کمترین جذب آهن، روی و منگنز را نشان دادند. نتایج نشان داد کاربرد ازتوباکتر در مقایسه با سودوموناس در کاهش تنش خشکی در گیاه موثرتر است. همچنین استفاده جداگانه از کودهای زیستی مورد مطالعه در مقایسه با تیمارهای ترکیبی تاثیر بیشتری در کاهش اثرات تنش خشکی بر گیاه داشت.
نتیجهگیری: بهطور کلی ﺑﺮﻭﺯ ﺗﻨﺶ ﺧﺸﻜﻲ، ﺭﺷﺪ D. glomerata L.ﺭﺍ ﺑﻪﻃﻮﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪﺍﻱ ﻛﺎﻫﺶ داد. ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﺑﺎﻛﺘﺮﻱﻫﺎﻱ ﻣﺤﺮﻙ ﺭﺷﺪ ﺑﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﺍﺛﺮﺍﺕ ﻣﻨﻔﻲ ﺗﻨﺶ ﺧﺸﻜﻲ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻬﺒﻮﺩ رشد گیاه در ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺗﻨﺶ ﺧﺸﻜﻲ شدند. ازتوباکتر ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻮﺍﻧﻪﺯﻧﻲ، ﻭﺯﻥ ﺧﺸﻚ گیاه، افزایش طول ریشه و ساقه گیاه ﺷﺪ. ﺑﺎﻛﺘﺮﻱ ﺳﻮﺩﻭﻣﻮﻧﺎﺱ ﻧﻴﺰ باعث کاهش تاثیر تنش خشکی بر رشد گیاه شد، هرچند که در مقایسه با ازتوباکتر تاثیر سودوموناس در کاهش اثرات تنش خشکی بر رشد گیاه کمتر بود. ﻟﺬﺍ باﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺭﺷﺪ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﮔﻴﺎﻩ در شرایط خشکی تلقیح بذر این گیاه با ازتوباکتر توصیه میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/11/3 | پذیرش: 1401/2/4 | انتشار: 1401/5/10