Ahmadi H, Fatahi Moghadam M R, Zamani Z, Shorpoor M, Jahantab E, Morshedloo M. Characterization and Quantification of Predominant Active Substances in Different Phenological Stages of Two Thymus daenensis Chemotypes through LC-MS/MS and GC. مرتع 2024; 17 (4) :640-664
URL:
http://rangelandsrm.ir/article-1-1226-fa.html
احمدی حسین، فتاحی مقدم محمدرضا، زمانی ذبیح اله، شکرپور مجید، جهانتاب اسفندیار، مرشدلو محمدرضا. شناسایی و کمیت سنجی ترکیبات موثره غالب دو کموتایپ آویشن دنایی در مراحل مختلف فنولوژی به کمک LC-MS/MS و GC. مرتع. 1402; 17 (4) :640-664
URL: http://rangelandsrm.ir/article-1-1226-fa.html
گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
چکیده: (967 مشاهده)
سابقه و هدف: آویشن دنائی یکی از چهار گونه اندمیک و ارزشمند جنس آویشن با محتوای بالای تیمول است که به علت وجود طیف وسیعی از متابولیتهای فعال دارای خواص دارویی ویژهای نظیر خلطآوری، ضدمیکروبی، ضدقارچی، ضدالتهاب است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و کمیت سنجی ترکیبات موثره غالب دو کموتایپ آویشن دنایی در مراحل مختلف فنولوژی به کمک LC-MS/MS و GC میباشد.
مواد و روشها: شش ژنوتیپ اکستریم از دو اکوتیپ زاغه و ملایر با قلمه ساقه در گلخانه به صورت کلونی (روش رویشی) و با استفاده از 1000 پی. پی.ام هورمون ایندول بوتریک اسید در گلخانه تکثیر شدند. هر کلون حداقل از 8 گیاه منفرد تشکیل شده بود. پس از ریشهدار شدن قلمهها، آنها به گلدانهای هشت لیتری بزرگتر جهت رشد بهتر منتقل شدند و تا زمان کشت در مزرعه در گلخانه باقی ماندند. در مزرعه، گیاهان به خوبی با آبیاری قطرهای و محلول کود تغذیه شدند. در نهایت محتوای اسانس، مواد فنلی و فلاونوئیدی، درصد اجزای اسانس و ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی کلونهای این اکوتیپها در چهار مرحله فنولوژیک (رویشی، غنچهدهی، اوایل گلدهی و گلدهی کامل) و در دو بافت (برگ و گل) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای حاصل شده بر اساس یک آزمایش فاکتوریل دو عاملی بر مبنای طرح کاملاً تصادفی آنالیز شدند.
نتایج: مقایسه میانگین اثرات اصلی نشان داد که اکوتیپ ملایر در مقایسه با اکوتیپ زاغه علاوه بر داشتن وزن تر و خشک بیشتر، به طور معنیداری دارای محتوای اسانس (65 درصد بیشتر) و تیمول بیشتری نیز بود. آنالیز کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی توانست در مجموع 24 ترکیب را که بیش از 95 درصد اسانس را پوشش میدادند، شناسایی کند. تیمول، کارواکرول، کارواکرول متیل اتر، پی سایمن، و گاماترپینن از اجزای اصلی اسانسها بودند. نتایج نشان داد که محتوای تیمول اکوتیپ ملایر (بهعنوان کموتیپ تیمول) حدود 33 درصد بیشتر از اکوتیپ زاغه (به عنوان کموتیپ تیمول/کارواکرول) بود. با این وجود، محتوی کارواکرول اکوتیپ زاغه (15%) حدود 13 برابر بیشتر از اکوتیپ ملایر بود. همچنین نتایج آنالیز کروماتوگرافی گازی نشان داد که بیشترین میزان تیمول - کارواکرول در اوایل گلدهی و بیشترین میزان گاماترپینن - پی سایمن در مرحله رویشی یافت میشود. همچنین بیشترین میزان ماده خشک، درصد اسانس و ظرفیت آنتیاکسیدانی در اوج گلدهی مشاهده گردید. مقادیر شاخصهای ظرفیت آنتیاکسیدانی، محتوای اسانس و تیمول نیز در بافت گل بیشتر از برگ بود. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، بهترین زمان برداشت برای حصول حداکثر مقدار بیومس، اسانس، تیمول و کارواکرول در اوایل گلدهی گیاه است. آنالیز رگرسیونی توانست روابط درجه دو منفی بین محتوای پی سایمن و تیمول و نیز بین محتوای گاماترپینن و تیمول برازش کند. همچنین یک رابطه خطی معناداری بین پیسایمن و گاماترپینن وجود داشت. محتوای فنل کل، فلاونوئید و آنتیاکسیدان کل نیز روابط معنادار مثبتی با یکدیگر داشتند. در مجموع 14 ترکیب فنلی و فلاونوئیدی بوسیله دستگاه LC-MS/MS شناسایی شد و دو اسید فنلی غالب نیز توسط کروماتوگرافی مایع کمیت سنجی شدند. محتوای رزمارینیک اسید در نمونههای آزمایش شده ملایر نسبت به نمونههای زاغه بیشتر بود. بالعکس کافئیک اسید نیز در نمونههای زاغه بیشتر بود. این دو ترکیب عمده در مرحله گلدهی کامل به حداکثر مقدار خود رسیدند. با این حال، تفاوت معنیداری بین دو مرحله فنولوژیکی آخر وجود نداشت.
نتیجهگیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر جهت اکتساب بیومس، اسانس و تیمول وکارواکرول بیشتر به برداشت محصول در اوایل گلدهی (زمانی که حدود بیش از 20 درصد گلها باز شدند) توصیه میکند. با این وجود اگر خواص آنتیاکسیدان و ترکیبات فنلی بیشتری برای صنایع غذایی-دارویی مورد انتظار باشد، برداشت در مرحله گلدهی کامل این نیاز را برطرف خواهد کرد. بهطور کلی اکوتیپ ملایر از نظر عملکردی و تولید اسانس برتری نسبی به دیگر اکوتیپ مورد بررسی نشان داد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/7/10 | پذیرش: 1402/11/10 | انتشار: 1402/12/10