سابقه و هدف: ارزیابی برگشتپذیری جمعیتهای گیاهی پس از چرای دام، اطلاعات مهمی را درباره ظرفیت مراتع برای بازیابی ساختار و کارکردهای خود پس از گذراندن دوره تنش ارائه میکند. در مطالعه حاضر، پژوهشی 4 ساله در مراتع منطقه قوشچی ارومیه به منظور پیشبینی و بهینهسازی میزان برگشتپذیری گونههای گیاهی غالب در هر کلاس خوشخوراکی، برای یک دوره زمانی 4 ساله پس از چرای شدید با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM) اجرا شد.
مواد و روشها: سایت 2 هکتاری واقع در منطقه قوشچی ارومیه با استفاده از حصارکشی میانی به دو سایت 1 هکتاری تحت قرق و چرا تقسیم و به مدت 4 سال (1403-1400) تحت بررسی قرار گرفت. در سایت 1 هکتاری تحت چرا، چرای شدید توسط دامگذاری عمدی 80 رأس گوسفند به مدت 2 هفته در ابتدای بهار سال 1400 اعمال و میزان برگشتپذیری گونههای گیاهی غالب چرا شده در کلاسهای خوشخوراکی I، II و III بهترتیب گونه جارو (Kochia prostrata)، گونه درمنه دشتی (Artemisia sieberi) و گونه استپی ریشدار (Stipa barbata) در بهار و تابستان هر سال از بهار سال 1400 تا تابستان سال 1403 و مجموعاً 8 نوبت توسط روش ترانسکت کوادرات و پلاتگذاری در نقاط یکسان با قبل از چرا و در مقایسه با منطقه قرق مشخص و اثر گونه، سال و فصل بر برگشتپذیری گونهها بررسی شد. سپس اقدام به ایجاد معادلات رگرسیون خطی و روش سطح پاسخ (RSM) شده و دقت آنها در پیشبینی میزان برگشتپذیری گونهها با یکدیگر مقایسه گشته و روش دقیقتر مشخص شد. برای ارزیابی دقت مدلهای رگرسیونی و روش سطح پاسخ از ضریب تعیین (R2) استفاده شد. به علاوه، بهینهسازی نیز در روش سطح پاسخ انجام و نتایج ارائه شد.
نتایج: نتایج نشان داد که اثر گونه، سال و فصل همچنین اثرات متقابل دوتایی و سه تایی آنها بر میزان برگشتپذیری گونههای تحت بررسی معنیدار است. کمترین و بیشترین میزان برگشتپذیری گونه جارو (Kochia prostrata) بهترتیب در بهار سال 1400 (67/3 درصد) و تابستان سال 1403 (105 درصد)، کمترین و بیشترین میزان برگشتپذیری گونه درمنه دشتی (Artemisia Sieberi) بهترتیب در بهار سال 1400 (6 درصد) و تابستان سال 1403 (33/124 درصد) و کمترین و بیشترین میزان برگشتپذیری گونه استپی ریشدار (Stipa barbata) بهترتیب در بهار سال 1400 (9 درصد) و تابستان سال 1403 (67/132 درصد) بود. مقایسه میانگین اثرات معنیدار نشان داد که در میان گونههای تحت بررسی، استپی ریشدار (Stipa barbata)، در فصل تابستان و در سال 1403 به طور معنیداری بیشترین میزان برگشتپذیری را داشت. مدل رگرسیون خطی با ضریب تعیین 8486/0 با دقت بسیار خوبی توانست میزان برگشتپذیری گونههای تحت بررسی را پیشبینی نماید. مدل روش سطح پاسخ با ضریب تعیین 7782/0 و دقت کمتر در مقایسه با رگرسیون خطی توانست میزان برگشتپذیری گونهها را پیشبینی نماید. با فرض ایدهآل بودن بیشترین برگشتپذیری، گونه Stipa barbata، سال 1403 و فصل تابستان، بهینهترین بوده و میزان برگشتپذیری در این حالت 97/122 درصد بود. در طرف مقابل، با فرض ایدهآل بودن کمترین برگشتپذیری، گونه Artemisia sieberi، سال 1400 و فصل بهار، بهینهترین بوده و مقدار برگشتپذیری در این حالت 60/29 درصد میباشد.
نتیجهگیری: اثر گونه، سال و فصل و اثرات متقابل آنها بر میزان برگشتپذیری گونهها معنیدار بودند. مدل رگرسیون خطی با دقت بالاتر نسبت به مدل روش سطح پاسخ توانست میزان برگشتپذیری گونهها را پیشبینی نماید. در نتیجه، روش سطح پاسخ در صورت وجود ورودیهای غیرکمی، دقت بالایی در پیشبینی خروجی ندارد. روش سطح پاسخ دو مدل بهینه با فرض ایدهآل بودن بیشترین و کمترین میزان برگشتپذیری هردو با میزان رضایتمندی بیشینه که بهترتیب گونه استپی ریشدار، سال 1403 و فصل تابستان و گونه درمنه دشتی، سال 1400 و فصل بهار بودند را حاصل نمود. پس از وقوع چرای شدید باید به مرتع فرصت بازیابی داد تا گونههای گیاهی غالب به همراه سایر گونههای هر کلاس خوشخوراکی به عرصه بازگردند و در نهایت مرتع به حالت و کارکرد طبیعی خود بازگردد.
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |