محسنی صمد، طویلی علی، جعفری محمد، وهاب زاده رحمان. ارزیابی تأثیر پروژههای نهالکاری بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی در شورهزارهای حاشیه دریاچه ارومیه. مرتع. 1403; 18 (2) :169-185
URL: http://rangelandsrm.ir/article-1-795-fa.html
دانشگاه تهران
چکیده: (3083 مشاهده)
سابقه و هدف: ارزیابی اثرگذاری اقدامات بیولوژیکی میتواند نقش مهمی در مدیریت بهتر و اجرای کارامد پروژههای آتی داشته باشد. آگاهی از میزان اثربخشی اجرای هر نوع پروژه برای مدیران و مجریان از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که با شناخت کافی از میزان آن، ضمن آگاهی از حصول اهداف اولیه، مزایا و معایب مرتبط شناساییشده و تصمیمگیری لازم در خصوص اصلاح معایب و یا تجدیدنظر در شیوهی اجرا و یا حتی نوع عملیات اجرایی اتخاذ خواهد شد. بر همین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری پروژههای بیولوژیک در بهبود ویژگیهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک چهار منطقه در حاشیه دریاچه ارومیه مورد مطالعه قرار گرفت تا بتوان از نتایج آن برای اتخاذ تصمیمات بهتر در خصوص انتخاب نوع و نحوه انجام پروژههای بیولوژیک بر اساس خصوصیات اکولوژیک منطقه مورد هدف در برنامههای آتی آگاهی یافت.
روش تحقیق: تحقیق حاضر به منظور بررسی میزان تأثیرگذاری عملیات نهالکاری بر ویژگیهای پوشش گیاهی و خاک در چهار منطقه آغزیارت، چوپانلو، سپرغان و جبلکندی در حاشیه دریاچه ارومیه انجام گرفت. مناطق مورد مطالعه در زیر حوزهی دریاچه ارومیه میباشند که در آن عملیات احیایی مختلف شامل کپهکاری و نهالکاری انجام شده است. تحقیق در سال 1389 و در دو بخش میدانی و آزمایشگاهی و بر اساس نمونهبرداری از پوشش گیاهی و خاک در عرصه و تجزیه نمونههای خاک در آزمایشگاه انجام شد. مقایسه بین مناطقی که در سال 1394 با نهالهای گز، باتلاقی شور و قرهداغ احیا شده بودند و مناطق شاهد (بدون عملیات احیایی) صورت گرفت. نمونهبرداری و بررسی ویژگیهای خاک (شامل ماده الی، EC، pH و پتاسیم در عمق 20-0 سانتیمتر) و خصوصیات گیاهان (شامل پوشش، بیوماس و تراکم کل و شادابی) از طریق30 پلات یک مترمربعی به روش تصادفی- سیستماتیک در هر یک از مناطق نهالکاری شده و نیز مناطق شاهد انجام شد. تعداد پلاتهای بهکاررفته در هر منطقه 60 عدد و تعداد کل پلاتهای استفادهشده در مناطق مورد مطالعه، 240 عدد بود. آنالیز دادههای پوشش گیاهی و خاک از طریق ANOVA و آزمون t مستقل و گروهبندی به روش LSD در نرمافزار SPSS انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد که درصد تاج پوشش کل در منطقه آغزیارت، چوپانلو، سپرغان و جبلکندی به ترتیب 74، 68، 58 و 70 درصد در مقایسه با سایتهای شاهد خود افزایش داشت. بیوماس گیاهی نیز افزایش معنیداری (در سطح اطمینان 99 درصد) در مقایسه با مناطق شاهد نشان داد. همچنین تراکم کل گیاهان در منطقه آغزیارت، چوپانلو، سپرغان و جبلکندی به ترتیب 45، 16، 56 و 59 پایه در متر نسبت به سایت شاهد خود افزایش نشان داد. خصوصیت ماده آلی در منطقه آغزیارت، چوپانلو، جبلکندی و سپرغان به ترتیب به میزان 53، 19، 55 و 38 درصد نسبت به منطقه شاهد افزایش نشان داد. از نظر شادابی نهالهای سپرغان و چوپانلو به ترتیب بیشترین و کمترین شادابی را نشان دادند. دو منطقه جبلکندی و آغزیارت از این نظر تفاوت معنیداری نداشتند اگرچه از نظر عددی جبلکندی شادابی بیشتری داشت.
نتیجهگیری: وارد کردن برخی گیاهان در مناطق اصلاحی و کاشت آنها بستر مناسبی برای ورود و استقرار برخی از گیاهان چندساله مثل Salsola ها و گیاهان یک ساله مانند Hordeum vulgar مخصوصاً در دو منطقه جبلکندی و سپرغان که شرایط خاک بهتر از دو منطقه دیگر بوده را فراهم کرده است. در پناه نهالهای کشت شده، سایر گونههای علفی نیز تجمع یافته و تراکم و تنوع را در منطقه افزایش دادهاند. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت اجرای عملیات اصلاحی، بسته به نوع گونه گیاهی و خصوصیات منطقه، با درجاتی موجب بهبود خصوصیات کمی و کیفی پوشش گیاهی و ویژگیهای خاک شده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/9/1 | پذیرش: 1399/11/13 | انتشار: 1403/5/10