Kooch Y, Parandash Z, Zarafshar M. The effect of changing forest vegetation to rangeland on soil flora and fauna activities of the mountainous part of Kinj-Nowshahr. مرتع 2022; 16 (3) :454-467
URL:
http://rangelandsrm.ir/article-1-1025-fa.html
گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
چکیده: (402 مشاهده)
سابقه و هدف: فلور و فون خاک نقش بسزایی در چرخه عناصر غذایی و پایداری اکوسیستم دارند. بهدلیل اهمیت این موجودات خاکزی و نقش آنها در اکوسیستمهای مختلف و همچنین با توجه به این که تنوع و تراکم این موجودات به عنوان شاخص مناسبی برای ارزیابی کیفیت رویشگاه کاربرد دارد مطالعه آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات فعالیت موجودات خاکزی در نتیجه تغییر پوششهای گیاهی از جنگل به مرتع در مناطق کوهستانی شمال کشور مورد توجه قرار گرفته است.
مواد و روشها: بدین منظور، در منطقه کینج نوشهر یک رویشگاه جنگلی با غالبیت گونه لور (Carpinus orientalis Miller.)، رویشگاهی با غالبیت ولیک (Crataegus microphylla C. Koch.) - زرشک (Berberis integerrima Bunge.)، رویشگاه مرتعی با پوشش غالب Stachys byzantina و رویشگاه مرتعی با پوشش غالب Rhamnus pallasii مورد توجه قرار گرفت. به منظور بررسی اثرات پوششهای گیاهی جنگلی و مرتعی بر مشخصههای مختلف خاک، پس از بررسیهای اولیه و بازدیدهای میدانی، بخشهایی از اراضی فوقالذکر انتخاب شد که به صورت پیوسته با هم بوده و حداقل اختلاف ارتفاع از سطح دریا، حداقل تغییر درصد و جهت شیب در آنها مشاهده شد. از هر یک از این رویشگاهها تعداد 12 نمونه خاک به آزمایشگاه انتقال داده شد. بخشی از نمونههای خاک پس از هوا خشک شدن از الک 2 میلیمتری عبور داده شد (برای آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی) و بخش دیگر نمونههای خاک بلافاصله پس از نمونهبرداری تا زمان انجام آزمایش (به منظور سنجش مشخصههای میکروبی) در داخل سردخانهای با دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شدند.
نتایج: بیشترین مقادیر زیتوده درشتریشه به پوشش جنگلی Carpinus و تیپ گیاهیBerberis - Crataegus اختصاص داشت، در حالی که پوشش جنگلیCarpinus دارای بالاترین مقادیر زیتوده ریزریشه بوده است. تعداد و زیتوده اپیژئیکها و آنسئیکها تفاوت آماری معنیداری را در بین پوششهای گیاهی نشان ندادند. بیشترین جمعیت اندوژئیکها، جمعیت کل کرمهای خاکی، کنهها، پادمانها، نماتدها، پروتوزوئرها، باکتریها و قارچها در پوشش جنگلیCarpinus مشاهده شد. پوشش جنگلی Carpinus و تیپ گیاهی Berberis - Crataegus دارای بیشترین مقادیر تنفس پایه، زیتوده میکروبی کربن، زیتوده میکروبی فسفر و آنزیم آریلسولفاتاز بودهاند. بیشترین مقادیر تنفس برانگیخته خاک در تیپ گیاهی Berberis - Crataegus و بیشترین مقادیر زیتوده میکروبی نیتروژن، آنزیمهای اورهآز، اسیدفسفاتاز و اینورتاز در پوشش جنگلی Carpinus مشاهده شد. در هر حال، تغییرات جمعیتهای فلور و فون در ارتباط با تغییرات سایر مشخصههای فیزیکی و شیمیایی خاک تحت پوششهای گیاهی مورد مطالعه میباشد. در همین راستا، پوشش جنگلی Carpinus و تیپ گیاهیBerberis - Crataegus دارای بالاترین مقادیر رطوبت و پایداری خاکدانههای خاک بوده، در حالی که بالاترین مقادیر حرارت خاک به تیپهای گیاهی Rhamnus و Stachys اختصاص داشت. بیشترین مقدار جرم مخصوص ظاهری و کمترین مقدار تخلخل خاک در تیپ گیاهی Rhamnus مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقادیر pH و هدایت الکتریکی خاک، به ترتیب، در پوشش جنگلیCarpinus و تیپ گیاهی Berberis - Crataegus مشاهده شد. بیشترین مقادیر نیتروژن خاک به پوشش جنگلیCarpinus و تیپ گیاهی Berberis - Crataegus تعلق داشته و بالاترین مقادیر C/N خاک به پوششهای گیاهی Stachys و Rhamnus اختصاص داشت. پوشش جنگلی Carpinus دارای بالاترین مقادیر فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، منیزیم قابل جذب و نیتروژن آلی ذرهای بودهاند، در حالی که بالاترین مقادیر کلسیم قابل جذب و کربن آلی ذرهای به پوشش جنگلی Carpinus و تیپ گیاهی Berberis - Crataegus تعلق داشت. تحلیل مؤلفههای اصلی حاکی از آنست که پوشش جنگلی Carpinus شرایط مساعدی را برای فعالیت انواع موجودات خاکزی، فون و فلور خاک فراهم میآورند.
نتیجهگیری: در حالی که تخریب جنگل و تبدیل آن به پوششهای گیاهی مرتعی منجربه کاهش فعالیت فلور و فون، فعالیتهای میکروبی و آنزیمی خاک گردید. نتایج این پژوهش مؤید حفاظت از پوششهای جنگلی در اکوسیستمهای کوهستانی (که رویشگاههایی حساس و شکننده محسوب میشوند) جهت افزایش شاخصهای کیفیت خاک میباشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/4/30 | پذیرش: 1401/4/16 | انتشار: 1401/8/10