گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری
چکیده: (208 مشاهده)
سابقه و هدف: بومگردی یکی از موثرترین رویکردها برای توسعه اقتصادی و حفاظت از طبیعت است. بومگردی منجر به تغییرات مثبت قابل توجهی در رفتار ساکنان محلی و گردشگران منطقه نسبت به حفظ منابع طبیعی و فرهنگی میشود. در این راستا، پژوهش حاضر، با هدف مدلسازی و رتبهبندی مناطق دارای توان بومگردی در مراتع انجام شد.
مواد و روش: در راستای هدف پژوهش حاضر از روش سیستمی مخدوم با توجه به ویژگیهای منطقه برای ارزیابی توان بومگردی مراتع غرب استان مازندران استفاده شد. ابتدا عوامل محیطی و بومشناختی شناسایی و نقشههای آنها تهیه شد. در مرحله بعد با تجزیه و تحلیل و جمعبندی دادهها و تلفیق نقشهها در محیط GIS و بر مبنای مدل مخدوم توان تفرجی منطقه در طبقات مختلف تعیین گردید. سپس اقدام به مدلسازی بین توان تفرجی و عوامل محیطی و تفرجگاهی با روشهای داده کاوی الگوریتم ناپارامتریک شبکه عصبی مصنوعی، جنگل تصادفی و ماشینبردار پشتیبان در نرمافزار STATISTICA شد. بدین ترتیب که ارزش متناظر مربوط به هر شاخص از لایههای تهیه شده استخراج و در مدلسازی به عنوان متغیرهای مستقل وارد شد. عوامل شیب، جهت، ارتفاع، خاک، پوشش گیاهی، منابع آبی، مسیرهای دسترسی، سنگشناسی، فاصله تا گسل، دکل برق فشار قوی و فاصله از شهر به عنوان متغیرهای مستقل (ورودی) و توان بومگردی هم به عنوان متغیر هدف (وابسته) استفاده شد و با سه روش مذکور مدلسازی صورت گرفت. تهیه، اصلاح و طبقهبندی نقشهها، تلفیق و رویهمگذاری نقشهها در فرآیند تعیین پتانسیل طبیعتگردی منطقه در محیط نرمافزارArc GIS 10.8.2 و تجزیه و تحلیل آماری دادهها در محیط Excel انجام شد.
نتایج: براساس نقشه تفرج نهایی، مرتع چناربن با مساحت 1514/292 هکتار دارای توان تفرج گسترده طبقه دو است. در دشتلاشک 51/46 درصد دارای توان تفرج گسترده طبقه دو و 49/53 درصد نامناسب برای تفرج است، همچنین در مرتع اسلامآباد 2/75 درصد آن دارای توان تفرج گسترده طبقه دو و 98/24 درصد نامناسب برای تفرج است. طبق نقشه تفرج نهایی در مرتع کهنه لاشک 19/96 درصد دارای توان تفرج گسترده طبقه دو و 81/3 درصد نامناسب برای تفرج است. مرتع کجور با 24/87 درصد دارای توان تفرج گسترده طبقه دو و 76/12 درصد از مرتع نامناسب برای تفرج است. مرتع لرگان نیز با 54/12 درصد دارای توان تفرج گسترده طبقه دو و 46/87 درصد نامناسب برای تفرج است و در نهایت مرتع پیده با 31/57 درصد دارای توان تفرج گسترده طبقه دو و 69/42 درصد برای تفرج نامناسب است. 83/65 درصد منطقه دارای قابلیت تفرجی است و 17/34 درصد از منطقه برای تفرج نامناسب است. بر اساس مقدار ضریب تبیین، مناسبترین مدل از بین سه الگوریتم مختلف مورد بررسی، مدل شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم BFGS با شبکه MLP 8-10-1 با تعداد 8 لایه ورودی، 10 لایه پنهان و یک لایه خروجی در مدلسازی و (94/0R2=، 99/9 RMSE%=و 02/0BIAS%=) انتخاب شد.
نتیجهگیری: با توجه به مقادیر ضریب تبیین حاصل از مدلسازی ناپارامتریک در مطالعه حاضر مشخص شد که مدلسازی با الگوریتمهای ناپارامتریک میتواند روشی با دقت بالا، برای ارزیابی توان بومگردی برای هر منطقه مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا پیشنهاد میشود با استفاده از تکنیک دادهکاوی اقدام به طراحی خدمات رفاهی برای بومگردان در جهت تأمین نیاز های اولیه بومگردان و حفظ طبیعت شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1401/10/16 | پذیرش: 1402/7/4 | انتشار: 1403/5/10