Rostampoor M, Saghari M. Comparison of graphical and statistical methods in determining the number of sampling units in vegetation studies of desert ecosystems of South Khorasan. مرتع 2023; 17 (1) :97-113
URL:
http://rangelandsrm.ir/article-1-1131-fa.html
رستم پور مسلم، ساغری محمد. مقایسه روشهای ترسیمی و آماری تعیین تعداد واحد نمونهبرداری در مطالعات پوشش گیاهی اکوسیستمهای بیابانی زیرکوه خراسان جنوبی. مرتع. 1402; 17 (1) :97-113
URL: http://rangelandsrm.ir/article-1-1131-fa.html
گروه مرتع و آبخیزداری و گروه پژوهشی خشکسالی و تغییر اقلیم، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه بیرجند، بیرجند
چکیده: (844 مشاهده)
سابقه و هدف: تعیین حداقل تعداد واحد نمونهبرداری و حداقل پارامترهای مورد اندازهگیری؛ از ملزومات اساسی اندازهگیری پوشش گیاهی است. روشهای مختلفی برای این منظور، بکار برده میشود. روشهای ترسیمی و شاخصههای آماری، از رایجترین روشها میباشند که بر اساس آن، با اندازهگیری یک یا تعدادی از صفات گیاهی گونه غالب؛ تعداد واحدهای نمونهبرداری، مشخص میگردد. از اینرو، در پژوهش حاضر، دو روش مذکور، در اکوسیستمهای بیابانی زیرکوه خراسان جنوبی با غالبیت گونههای Salsola richteri و Ammotamnus lehmannii، مورد مقایسه قرار گرفت.
مواد و روشها: برای انجام پژوهش، محدودهای از رویشگاه، به وسعت ۱۰۰ هکتار، بهعنوان توده معرف، انتخاب شد و جهت تعیین تعداد واحدهای نمونهبردای، با استناد به مطالعات قبلی و پراکندگی پوشش گیاهی؛ تعداد 10 پلات اولیه به اندازه 10×10 متر، بهصورت تصادفی در داخل توده معرف، مستقر شد. سپس با اضافه کردن تعداد پلاتها و برآورد میانگین درصد پوشش تاجی و تعداد پایههای گیاهی گونه Salsola richteri در دفعات مختلف؛ تعداد مناسب واحد نمونهبرداری، به روش ترسیمی رایج در مطالعات مرتعداری و کاربرد منحنی تجمع گونهای (SAC)، مشخص گردید. همچنین با محاسبه آمارههای اول و دوم کوکران، یامن، حدود اطمینان و ضریب تغییرات؛ تعداد مناسب واحد نمونهبرداری نیز به روش آماری، تعیین گردید. برای این منظور، تمامی محاسبات آماری، در بسته biotools در محیط نرم افزار R ، انجام شد.
نتایج: بر مبنای کاربرد روشهای ترسیمی، تعداد مناسب واحد نمونهبردای، بر مبنای کاربرد منحنی تجمع گونهای (SAC)، 40 عدد و بر اساس روش رایج در مطالعات مرتعداری، 50 عدد، تشخیص داده شد. با استفاده از آمارههای اول و دوم کوکران و ضریب اصلاحی با میزان خطای قابل قبول 10 درصد، بهترتیب 78 تا 92 واحد نمونهبردای، ، برای رویشگاه مورد پژوهش، مناسب است که اگر نمونهبرداری اولیه تا سطح توان ۱۰۰ درصد، ادامه داده شود؛ در نتیجه، حدود ۲۰۰ واحد نمونهبرداری، لازم خواهد بود. تعداد واحد نمونهبرداری قابل محاسبه توسط آماره دامنه تغییرات (حداقل: 53، حداکثر: 160 و بهینه: 75)، به تعداد محاسبه شده توسط رابطه کوکران، نزدیکتر است. ضعیفترین آماره برای محاسبه تعداد واحد نمونهبرداری، ضریب تغییرات است که بر اساس آن، تعداد ۱۰ پلات با کمترین ضریب تغییرات، مناسبترین تعداد واحد نمونهبردای برای رویشگاه، تشخیص داده شد. مناسب ترین تعداد پلات در منطقه مورد مطالعه 75 عدد پیشنهاد شد، چرا که تعداد بهینه پلات با حداقل تلاش نمونهبرداری (از لحاظ هزینه و زمان) اطلاعات بیشتری را فراهم میکند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش، نشان داد که بر مبنای کاربرد روشهای ترسیمی، بیش از 40 واحد نمونهبردای، برای اندازهگیری پوشش گیاهی، مناسب است که بهلحاظ آسان بودن شمارش پایههای گیاهی در روش منحنی تجمع گونهای نسبت به تخمین درصد پوشش تاجی در روش ترسیمی رایج در مطالعات مرتعداری و همچنین، هزینه کمتر روش منحنی تجمع گونهای، بهواسطه کاربرد تعداد کمتری واحد نمونهبرداری؛ روش منحنی تجمع گونهای، برای محاسبه تعداد مناسب واحد نمونهبرداری برای اکوسیستمهای بیابانی منطقه، پیشنهاد میگردد. همچنین بر مبنای نتایج، رابطه معنیداری بین ضریب تغییرات (CV) و تعداد واحد نمونهبردای اولیه، وجود ندارد. یعنی افزایش تعداد واحد نمونهبرداری (پلات)، لزوما منجر به کاهش انحراف معیار دادهها نمیشود، از اینرو، پیشنهاد میشود در مطالعاتی که تعداد نمونه اولیه کمتر از 40 عدد انتخاب میشود؛ از روش ترسیمی یا رابطه ضریب تغییرات با تعداد پلات، برای تعیین تعداد واحد نمونهبرداری، استفاده نشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/12/19 | پذیرش: 1401/1/27 | انتشار: 1402/3/10